✍️ دکتر مهرداد عمادی

🔹هفته گذشته جلسه‌ای در آلمان بود که یکی از اعضای حزب حاکم گفت ما هیچ توجیهی برای رای‌دهندگان آلمانی نداریم که اکنون با ایران مذاکره کنیم. فضای فعلی و جو بین‌المللی درباره ایران به گونه‌ای است که اجازه نمی‌دهد روی مساله مذاکرات هسته‌ای تمرکز کنیم.سه هفته قبل طرف فرانسوی صراحتا اعلام کرد که بعد از این هیچ صحبتی در هیچ رده‌ای از طرف تهران درباره شروع مذاکرات جدی گرفته نمی‌شود.هفته قبل که در نیویورک جلسه‌ای درباره پرونده هسته‌ای ایران در جریان بود، هیچ اشاره‌ای به احتمال از سرگیری مذاکرات نشد. اروپا هسته‌ای شدن ایران را نمی‌خواست و بخشی از تلاش اروپا برای فشار به غرب به همین دلیل بود. اما این فشار از بین رفته است. در آخرین سمیناری که در یکی از اندیشکده‌های لندن برگزار شد، ایران ادعا مطرح شد که ایران تمامی کارهای مربوط به نظامی شدن پروژه اتمی را انجام داده و از پل بی بازگشت گذشته است.
🔹بحثی که مطرح شد این بود که ممکن است ایران به توافق 2015 هم برگردد، اما اندوخته‌های تجربی ایران برای رسیدن به جایی که اکنون هست را نمی‌توانیم پاک کنیم. نه اینکه تمایلی برای مذاکره نباشد اما این پارامترها تغییر کرده و اروپا معتقد است که عملا ایران نظامی کردن پروژه‌ اتمی خود را به انجام رسانده است!
🔹ایران در 8 ماه اخیر خریدهای تکنولوژی و سخت‌افزاری از یونان و بلاروس داشته. این خریدها ردیابی شده و نشان می‌دهد ایران پروژه اتمی شدن را تمام کرده است!
🔹اما در مورد اقتصاد، روس‌ها اکنون در پروژه‌های نفت و گاز ایران فعال هستند اما در هیچ کدام نگاه سرمایه‌گذاری توسعه‌گرا ندارند و نمی‌خواهند ظرفیت استخراج، تولید و بهره‌برداری از منابع نفت و گاز ایران افزایش پیدا کند. الان روس‌ها تنها 8.5 درصد از ظرفیت ذخایر ایران را برداشت می‌کنند. این در حالی است که میزان برداشت شرکت‌های ژاپنی و یا شرکت استات اویل از منابع انرژی عراق حدود 45 تا 35 درصد ظرفیت است.
🔹مساله این نیست که روسیه تجهیزات و تکنولوژی لازم برای برداشت بیشتر از منابع انرژی ایران را ندارد، اتفاقا این تجهیزات را دارد اما روسیه این تجهیزات را وارد ایران نمی‌کند چون سیاست این کشور این است که اگر ایران به‌عنوان عرضه‌کننده نفت و گاز وارد بازار شود قیمت دریافتی روسیه برای هر بشکه نفت و هر متر مربع گاز کاهش پیدا می‌کند. منافع روسیه ایجاب نمی‌کند که به ایران کمک کند.
🔹 در شش ماه آینده توسعه روابط چین به ویژه با قطر و عربستان سعودی، بسیار زیاد و رابطه با ایران بسیار کم خواهد شد. چین ممکن است از ایران نرود اما سرمایه‌گذاری و فعالیتش در بسیاری از پروژه‌ها را متوقف خواهد کرد. چون رابطه با ایران با سرمایه‌گذاری‌های چین در عربستان و قطر همخوان نیست .بنابراین پیش‌بینی من این است که 12 ماه بسیار دشواری در پیش رو خواهیم داشت
🔹آنچه ایران را بسیار ناتوان می‌کند مدیران بسیار فاسدی است که توانسته‌اند چنین شرایط اقتصادی را ایجاد کنند. ما این شرایط را هم مکزیکو داشته و هم ترکیه کشورهای دیگر داشتند آنها با تغییر سیستم و آوردن نظارت توانستند این مشکل را حل کنند.
🔹من دو سناریو درباره آینده ایران ترسیم می‌کنم. یکی سناریویی است که مدیران فاسد بر سر کار بمانند. در این شرایط باید منتظر قیمت‌های عجیب دلار باشیم و احتمالا تورم 72 درصدی را تجربه خواهیم کرد. این تورم حداقل 15 میلیون نفر از طبقه متوسط را به زیر خط فقر می‌برد. در نتیجه باید بگویم که در این سناریو، بیش از 75 درصد ایرانیان زیر خط فقر خواهند رفت و ما گریزی از این نداریم اما سناریوی دوم برکناری و تصفیه این مدیران ناکارامد است. منظور من انقلاب یا چیزی مانند این نیست. بلکه همان کاری است که هند در دهه 70 و ترکیه چندی پیش انجام داد. در حقیقت این کشورها مدیران فاسد خود را برکنار کردند. ما هم می‌توانیم برای چند پروژه آزمایشی در بخش‌هایی که برای ایران اهمیت حیاتی دارند مانند پتروشیمی و گاز و نفت درها را برای مدیران جوان کارامد و غیرفاسد باز کنیم. در هند این کار را انجام دادند و اگر ما هم این کار را انجام دهیم، حتما جواب می‌دهد. اگرچه در این شرایط ما دیگر نمی‌توانیم ببر آسیا شویم اما می‌توانیم از رشد منفی و تورم بسیار بسیار بالا برای شهروندان به سوی تورم زیر 20 درصد و رشد اقتصادی دو تا سه درصدی مثبت بروبم.اما اگر از منظر آماری بپرسید از این دو سناریو کدام اجرایی است، می‌گویم سناریویی که خوب نیست اجرا می‌شود و احتمال تحقق سناریوی بدبینانه اول، 90 درصد است و سناریوی دوم تنها 10 درصد شانس اجرا دارد.

دیدگاهتان را بنویسید