پسر در یک چمدان پنهان شد، و دختر او را پیدا کرد، اما آن را بیرون نکشید، بلکه زیپ چمدان را محکم بست! مرد فریاد زد که چیزی برای نفس کشیدن ندارد و زن به او اعتراض کرد که هر بار که پسر به او خیانت می کند همین احساس را دارد.
یکم بعد از مشاجره دختر خسته شد و به رختخواب رفت. صبح همه چیز را به یاد آورد، می خواست دوست پسر را بیرون بیاورد، اما او خیلی وقت پیش مرده بود.
اینم از وضع آمریکا. تازه این، بهترین حالت آمریکا هست. قتل های خیلی وحشتناک تر و عمدی و زنجیره ای در امریکا پر هستن. این که چیز خاصی نیست.