بر اساس این گزارش، موساد طی دههها پروندههای اطلاعاتی جامعی از دانشمندان هستهای ایران تهیه کرده بود و در جریان جنگ، بیش از ۱۰۰ عامل ایرانی را داخل خاک ایران فعال کرد؛ برخی از این عوامل به «سلاحهای ویژه» نامشخصی مجهز بودند.
مقامات اسرائیلی به این نتیجه رسیده بودند که برای وارد کردن آسیب پایدار به برنامه هستهای ایران، صرفاً حمله به تأسیسات کافی نیست و باید دانشمندان ارشد پشت این برنامه را حذف کرد. سرویسهای اطلاعاتی فهرستی از ۱۰۰ دانشمند را به حدود ۱۲ نفر کلیدی محدود کردند و طی سالها، فعالیتها، رفتوآمدها و محل زندگی آنها را ردیابی کردند.
در آغاز جنگ، اسرائیل «عملیات نارنیا» را راهاندازی کرد و در حملات اولیه، ۱۱ دانشمند ارشد را کشت؛ ترورهای بیشتری نیز در طول درگیری ادامه یافت.
عوامل حتی پیش از ورود هواپیماهای اسرائیلی به حریم هوایی ایران، در نزدیکی تهران فعال شده بودند.
در حوزه دیپلماتیک، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، سناریوهای مختلفی برای حمله را به دونالد ترامپ ارائه داد؛ از اقدام مستقل اسرائیل تا رهبری کامل آمریکا.
در حالی که آمریکا علناً به دنبال مذاکره با تهران بود، واشنگتن و اورشلیم (بیتالمقدس) در زمینه تبادل اطلاعات و برنامهریزی هماهنگ بودند و گزارشهای نشتشده درباره اختلافات ظاهری را به عنوان بخشی از عملیات فریب منتشر میکردند.
پس از آغاز حملات اسرائیل، ترامپ به ایران پیشنهاد کرد در ازای تعطیلی تأسیسات غنیسازی و پایان حمایت از نیروهای نیابتی منطقهای، تحریمها را کاهش دهد؛ تهران این پیشنهاد را رد کرد و پس از آن، ترامپ بمباران آمریکا را تأیید کرد.
ارزیابیهای پس از جنگ نشان میدهد که برنامه هستهای ایران «تأخیر» خورده، اما نابود نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید