🔹ماشینی که به رؤیا تبدیل شد…
🔹✍نگار صالحی
🔹گروه اقتصادی چندثانیه
🔹حقوق کارمندان ساده، یا راحتتر بگوییم کمترین حقوق در کشور که وزارت کشور مشخص کرده است مانند عقربه‌ی کند یک ساعت ماه‌ها را به هم وصل می‌کند البته گاهی هم هنوز به میانه ماه نرسیده به پایان می‌رسد و باید از زمین تمنا کرد که زودتر بچرخد تا دخل و خرج جور دربیاید! در مقابل بازار شتابی سرسام‌آور دارد. مخصوصا بازار خودرو که قیمت‌ها به صورت نجومی در آن شناور هستند.
🔹امروز، ارزان‌ترین خودروی داخلی، یعنی پراید، با قیمتی حدود ۴۲۰ میلیون تومان عرضه می‌شود؛ عددی که روزگاری شاید به چشم سرمایه‌گذاری کلان می‌آمد، نه وسیله‌ای برای رفت‌وآمد روزانه.
🔹در مقابل، کارمندی که حداقل حقوق می‌گیرد، ماهی حدود ۱۰ میلیون تومان در دست دارد؛ پولی که بیش از آنکه به حساب بانکی راه پیدا کند، در مسیر اجاره‌خانه، قبض‌ها و خرید روزانه دود می‌شود.
🔹حال اگر این فرد همه‌ی حقوق خود را بی‌هیچ خرجی کنار بگذارد – که در زندگی واقعی محال است – بیش از سه سال طول می‌کشد تا به قیمت یک پراید برسد. و اگر نیمی از حقوق را پس‌انداز کند، باید نزدیک به هفت سال صبر کند؛ یعنی درست به‌اندازه‌ی دوران دبستان یک کودک، تا بتواند پشت فرمان یک خودروی اقتصادی بنشیند.
🔹این خوشبینانه‌ترین نوع حساب و کتاب است، چون انکارناپذیر است که طی این مدت قیمت خودرو باز هم بالا و بالاتر خواهد رفت!
🔹این محاسبه ساده، تصویری روشن از واقعیت پیچیده‌ی جامعه امروز ماست: فاصله‌ای که هر روز بیشتر می‌شود بین دستمزدها و قیمت‌ها، بین رؤیاها و واقعیت‌ها. پرایدی که روزی در خیابان‌ها سمبل «خودروی مردمی» بود، حالا به نشانه‌ای از شکاف عمیق طبقاتی بدل شده؛ شکافی که پر کردنش، نه با ریاضت مالی یک کارمند، بلکه با تغییرات اساسی در سیاست‌های اقتصادی ممکن است.
🔹تا آن زمان، پراید برای بسیاری نه یک وسیله نقلیه، که یک رؤیای قفل‌شده در ویترین نمایشگاه‌ها باقی خواهد ماند و رویای خودرو داشتن هم در لیست آرزوها ماندگار خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید