در گزارشی اختصاصی، روزنامه «جروزالم پست» برای نخستین‌بار از جزئیات پشت‌پرده مجموعه عملیات‌های خرابکارانه، اطلاعاتی و ترورهای هدفمند علیه جمهوری اسلامی و گروه تروریستی حزب‌الله لبنان پرده برداشت؛ عملیات‌هایی که بخش بزرگی از آن‌ها نه محصول ماه‌های اخیر، بلکه حاصل دو دهه برنامه‌ریزی و نفوذ عمیق اطلاعاتی بوده است.

اگرچه در ظاهر، نام «دیوید بارنئا»، رئیس فعلی موساد، به‌عنوان چهره اصلی حمله‌های پیجرهای انفجاری علیه حزب‌الله در پاییز ۲۰۲۴ و عملیات‌های پیچیده درون‌مرزی در ایران طی ژوئن ۲۰۲۵ مطرح می‌شود، اما بر پایه یافته‌های جروزالم پست، یوسی کوهن، رئیس اسبق موساد و مسئول «پروژه جمهوری اسلامی» در دوران مئیر داگان، معمار واقعی این عملیات‌ها بوده است.

بر اساس این گزارش:

از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶، کوهن طرحی مخفیانه را پیش برده که شامل نفوذ صنعتی، فروش تجهیزات دستکاری‌شده، و واردات فناوری‌های آلوده به جمهوری اسلامی بوده است.

در سال‌های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴، موساد با استفاده از «چهره‌های پوششی» و «افراد شناخته‌شده جعلی» موفق شد مقادیر قابل توجهی تجهیزات آلوده به ابزار جاسوسی و خرابکاری را به ایران وارد کند؛ تجهیزاتی که سال‌ها بعد پایه عملیات‌های کلیدی علیه برنامه هسته‌ای شدند.

یکی از شاهکارهای این برنامه طولانی‌مدت، عملیات انفجار پیجرهای حزب‌الله در سپتامبر ۲۰۲۴ است که به کشته‌شدن صدها تن از اعضای این گروه تروریستی انجامید. طبق این افشاگری، پیش از عملیات، موساد با نفوذ عملیاتی، ۱۵هزار نفر از عوامل حزب‌الله را وادار کرده بود که جلیقه‌های نظامی و تجهیزات ارتباطی خود را همزمان در یک بازه مشخص بپوشند، تا سیگنال انفجاری همزمان عمل کند.

همچنین عملیات‌هایی که در ژوئن ۲۰۲۵ در داخل ایران انجام شد – از خرابکاری صنعتی در سایت‌های هسته‌ای گرفته تا ترورهای دقیق در شهرهای بزرگ – همگی ادامه همان نقشه درازمدتی بود که از سال‌ها پیش توسط کوهن و تیم او طراحی شده بود.

آنچه این افشاگری را مهم‌تر می‌کند، تأکید جروزالم پست بر تداوم خط نفوذ موساد در ساختارهای صنعتی، نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی طی دو دهه گذشته است؛ از زمان داگان، تا پاردو، تا کوهن و امروز بارنئا.

در واقع، اسرائیل هیچ‌گاه پروژه نفوذ در رژیم ایران را متوقف نکرده، بلکه آن را گسترش داده و نسل به نسل، با روش‌های تازه‌تر پیش برده است. نقطه اشتراک همه این عملیات‌ها: استفاده از ضعف نهادهای امنیتی و فساد ساختاری رژیم در واردات و مهندسی معکوس.

اگر این گزارش دقیق باشد، جمهوری اسلامی در برابر سازمانی قرار دارد که نه فقط در لحظه، بلکه در مقیاس تاریخی برنامه‌ریزی می‌کند، و با ترکیبی از خرابکاری، فریب تکنولوژیک، و ترور هدفمند، ستون‌های اطلاعاتی و نظامی رژیم را آرام و دقیق فرو می‌ریزد.

حال باید پرسید: در حالی‌که موساد دو دهه مشغول طراحی و اجرا بوده، نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی کجا بوده‌اند؟
پاسخ ساده است: مشغول بازداشت دانشجویان، کاربران اینستاگرام، کشتن کولبران، و فعالان مدنی.
و نتیجه؟
نظامی که از درون پوسیده، از بیرون در حال انفجار است.

دیدگاهتان را بنویسید