فاکس‌نیوز می‌نویسد، آنچه سپاه در ۲۵ سال گذشته در پی دستیابی به آن بود، عملا بر باد رفته است و کارزار آن‌ها برای ایجاد بازدارندگی نظامی از طریق موشک و غنی‌سازی هسته‌ای و گسترش منطقه‌ای از طریق نیروهای نیابتی، عملا فروپاشیده است

اکنون آینده‌ سپاه پس از شکست‌های سنگین در هاله‌ای از ابهام و در نقطه‌ای بحرانی قرار دارد.

سپاه پاسداران که در آغاز یک گروه شبه‌نظامی حاشیه‌ای زاده انقلاب بود، به قدرتمندترین نهاد جمهوری اسلامی تبدیل شد، اما حملات اخیر آمریکا و اسرائیل به ایران ممکن است مسیر سپاه را برای همیشه تغییر داده باشد.

فاکس‌نیوز می‌نویسد، آنچه سپاه در ۲۵ سال گذشته در پی دستیابی به آن بود، عملا بر باد رفته است و کارزار آن‌ها برای ایجاد بازدارندگی نظامی از طریق موشک و غنی‌سازی هسته‌ای و گسترش منطقه‌ای از طریق نیروهای نیابتی، عملا فروپاشیده است.

سپاه پاسداران در پی انقلاب ۱۳۵۷ برای حفظ و گسترش ارزش‌های جمهوری اسلامی — اغلب از طریق خشونت — تاسیس شد و مشروعیت این نهاد از جنگ ایران و عراق، و در ادامه از روایتی ساختگی درباره مبارزه دائمی با آمریکا و اسرائیل نشات گرفت.
بهنام بن‌طالب‌لو، مدیر ارشد برنامه ایران در بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها (FDD)، نیز به فاکس نیوز گفت که منشا پیدایش سپاه نشانه بی‌اعتمادی عمیق رهبران مذهبی به ارتش رسمی ایران است که در زمان شاه وفادار مانده بود.
«سپاه از گروه‌های مسلح حامی رژیم، موسوم به کمیته‌ها، تشکیل شد. آن‌ها احکام انقلابی را اجرا می‌کردند و به دلیل بدگمانی روحانیون به ارتش، یک نیروی نظامی ایدئولوژیک موازی پدید آوردند.»
سپاه وظیفه دارد انقلاب اسلامی را در ایران حفظ و دفاع کند. به گفته بن‌طالب‌لو، به همین دلیل است که نه انقلاب ۱۳۵۷ مهار شده، و نه افراط‌گرایی رژیم رنگ باخته است. «اگر هم تغییری باشد، ادامه تروریسم و گروگان‌گیری بوده است.»
امروز، سپاه با روحانیت حاکم پیوندی تنگاتنگ دارد. بن‌طالب‌لو می‌گوید: «سپاه و نخبگان مذهبی شریکان قدرت‌اند و ایران را سکوی پرتابی برای صدور انقلاب خود می‌دانند.»
حضور منطقه‌ای سپاه را در هم شکسته و رژیم را وادار به بازبینی راهبردهای خود کرده است.
این در حالی است که بازسازی دشوار و زمان‌بر است.
در داخل، امپراتوری اقتصادی سپاه نیز زیر فشار شدید قرار گرفته است. تحریم‌ها، حملات سایبری، و شکست‌های میدانی باعث دشواری در عملیات آن شده‌اند.
بازگشت به سرکوب داخلی؟
با وجود این فشارها، سپاه به احتمال زیاد علیه رژیم نمی‌ایستد.
بن‌طالب‌لو می‌گوید: «سپاه نیز مانند نخبگان رژیم در نقطه عطفی قرار دارد. آن‌ها بخش بزرگی از مغز متفکر راهبردی‌شان را از دست داده‌اند، اما احتمالا همچنان به رژیم وفادار می‌مانند — به دلایل ایدئولوژیک و مادی، تا زمانی که وضع موجود تغییر نکند.»

به نظر می‌رسد تمرکز ایران بیش از پیش به داخل معطوف خواهد شد و به جای ترورهای برون‌مرزی، به سرکوب داخلی متکی خواهد بود.
بن‌طالب‌لو هشدار می‌دهد که علی‌رغم شکست‌های اخیر، سلطه سپاه همچنان پابرجاست.
«امروز، سپاه قدرت دارد، بدون پاسخ‌گویی. آن‌ها نفوذ سیاسی، اقتصادی و نظامی خود را در سیاست ایران اعمال می‌کنند. اینکه نسل بعدی سپاهیان این نفوذ را چگونه به کار خواهد گرفت، هنوز مشخص نیست.»

دیدگاهتان را بنویسید