نامه‌ دونالد ترامپ به علی خامنه‌ای چیزی جز یک اولتیماتوم آشکار نیست: Aut pax aut bellum «یا صلح، یا جنگ.» این عبارت لاتین که از سنت‌ استراتژیک امپراتوری روم برگرفته شده است، توضیح سیاستی است که در آن یک قدرت برتر، دشمن را بین پذیرش صلح یا نابودی کامل مخیر می‌کند. این دقیقاً همان پیامی است که ترامپ در پیام خود به خامنه‌ای که شعار «نه جنگ، نه مذاکره» می‌داد منتقل کرده است: یا شرایط آمریکا را می‌پذیری، یا آماده‌ جنگ باش.

ترامپ ساعتی پس از انتشار مصاحبه‌اش با شبکه تلویزیونی فاکس، در گفتگو با خبرنگاران در کاخ سفید هشدار داد که وضعیت ایران به نقطه‌ بحرانی رسیده است: «ما نمی‌توانیم اجازه دهیم که ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند. ما در لحظات نهایی با ایران هستیم. خیلی زود اتفاقی خواهد افتاد.» او سپس به طور معناداری اضافه کرد: «روزهای جالبی در پیش داریم. این تنها چیزی است که می‌توانم بگویم. ما در لحظه ضربات نهایی به ایران هستیم.» این لحن تند و بی‌سابقه، یادآور لحظات پیش از تصمیم‌گیری برای اقدام نظامی است، لحظاتی که یا به توافق ختم می‌شود یا به درگیری.

موضع‌گیری ترامپ، ضربه‌ای سخت به سیاست‌های لجوجانه خامنه‌ای است. رهبر جمهوری اسلامی چهار سال‌ تمام با کله‌شقی از پذیرش مذاکره معنی‌دار با دولت بایدن سر باز زد. در حالی که افرادی چون رابرت مالی، آنتونی بلینکن و جیک سالیوان در تلاش بودند که هر طور شده توافقی با ایران امضا کنند. خامنه‌ای، که در سراب توهمات ایدئولوژیک خود غرق شده بود، با این خیال که می‌تواند پیشنهاد بهتری را از غرب بگیرد، فرصت تاریخی خود را از دست داد. اکنون او در برابر ترامپی ایستاده که نمی‌خواهد توافق کند، بلکه می‌خواهد شرایط خود را تحمیل کند.

ترامپ در مصاحبه‌ با فاکس بیزنس به روشنی پیامش را رساند: «می‌توانیم توافقی انجام دهیم که به همان اندازه‌ پیروزی در جنگ، خوب باشد.» این دیگر پیشنهاد مذاکره به خامنه‌ای نیست، بلکه تحمیل تسلیم به اوست. دوره‌ دیپلماسی نرم، مذاکرات فرسایشی و واهمه‌ غرب از «ناراحت کردن» تهران به پایان رسیده است. ترامپ علاقه‌ای به چنین بازی‌هایی ندارد؛ استراتژی او روشن است: حداکثر فشار تا زمانی که طرف مقابل بشکند.

این تنها جبهه‌ای نیست که ترامپ در آن سیاست فشار را اجرا کرده است. او در برخوردهای تند خود با رئیس‌جمهور اوکراین، ولادیمیر زلنسکی، عملا دست او را پیچاند تا به صلح با روسیه تن دهد. اکنون که روسیه اعلام کرده بین آمریکا و ایران میانجی‌گری خواهد کرد، مشخص است که ترامپ همین انتظار را از پوتین دارد تا از نفوذ خود روی جمهوری اسلامی برای پیچاندن دست خامنه‌ای استفاده کند.

تاریخ نشان داده که حکومت‌هایی که فرصت‌های دیپلماتیک را از دست می‌دهند، سرانجام در برابر تغییر موازنه‌ قدرت، تسلیم خواهند شد. خامنه‌ای زمانی که آمریکا آماده‌ مصالحه بود، توافق را رد کرد، و حالا باید در برابر ترامپی که تنها با زبان تحمیل حرف می‌زند، به مذاکره و توافق اجباری یا جنگ تن بدهد.

این مذاکره نیست، یک حسابرسی تاریخی است.

دیدگاهتان را بنویسید