صدام حسین، حاکم عراق فاصلهٔ چندانی با حملهٔ نظامی آمریکا نداشت. جرج بوش پسر، رئیس جمهوری آمریکا، تهدید کرده بود که به زودی به خاک عراق لشکرکشی خواهد کرد. صدام در پی جدی شدن این تهدید، وزرا و مسئولین بلندپایهٔ رژیمش را به حضور خوانده بود تا در این باره با یکدیگر تبادل نظر کنند. صدام جلسه را با محکوم کردن تهدید آمریکا آغاز کرد و سپس از وزرایش خواست تا در این باره نظر بدهند.
اول از همه، علی حسن المجید وزیر دفاع صحبت کرد.او گفت: «آمریکاییها آدمهای احمق و خودبزرگبینی هستند. ما نبرد با آمریکا را به داخل خاک آمریکا خواهیم برد.»
سپس طاها یاسین رمضان، معاون رئیس جمهور گفت: «قهرمانان واقعی عراق هزاران جوانی هستند که به خودشان بمب میبندند و آمریکا را منفجر میکنند.»
سپس نوبت به قصی، پسر صدام حسین رسید. قصی که مدیر تولید سلاحهای نامتعارف عراق بود، خطاب به پدرش گفت: «ما میدانیم، و همهٔ برادران حاضر در اینجا میدانند که ما به یاری خداوند، از همهٔ ظرفیتها و تواناییهای لازم برخورداریم. ما صرفاً با یک اشارهٔ ساده از جانب حضرتعالی میتوانیم خواب را از چشمان مردم آمریکا بربیاییم و جنگ را به خیابانهای آمریکا ببریم… قربان، من فقط از شما میخواهم که یک اشارهٔ کوچک به من بکنید. قسم به سر مبارکتان ،که اگر شب آمریکاییها را به روز، و روزشان را به جهنم تبدیل نکردم، از شما خواهم خواست که همینجا در حضور برادران حاضر در این اتاق سرم را از بدنم جدا کنید. اگر آن طور که میگویند بن لادن توانسته حملات یازده سپتامبر را انجام بدهد پس خدا به سر شاهد است، ما ثابت خواهیم کرد آنچه که در یازده سپتامبر رخ داد، در قیاس با بلایی که خشم و غضب صدام بر سر آمریکاییها خواهد آورد چیزی جز یک پیکنیک نبوده است. آمریکاییها عراق را، رهبر عراق را، بچههای عراق را نشناختهاند.»
پس از پایان جلسه، صدام پسرش را مسئول دفاع از بغداد کرد و خب میدانیم که درنهایت چه شد؛ حکومت و نیروهای نظامی عراق ظرف سه هفته پس از آغاز حملهٔ آمریکا، بهکلی متلاشی شدند.
بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
🥰🥰
دیکتاتور باید کشته شود مرگ بر دیکتاتور
دیکتاتور بزودی از بین خواهد خواهد رفت