مردم بنزین را نمیخورند. مردم بنزین را در لیوان آب نمیریزند و آنرا بعد از یک پرس بریونی در پارک پشت میدان نقش جهان فورت نمیکشند. مردم بنزین را در باک خودرو ریخته و آنرا آتش میزنند تا یک لقمه نان پاک سر سفره خود ببرند.
بنزین و خودرو، از یکدیگر جدا نیستند. مثل من و بیبی. یا مثل خانه و خلا. پول بنزین و خودرو همیشه باید باهم حساب کتاب شود. حکومت، پول بنزین را پیشاپیش با قیمت نجومی خودرو، از جیب مردم گرفته. حرف از جهانیسازی قیمت بنزین، بدون جهانیسازی قیمت خودرو، یک دزدی تمامعیار است که نمونه آن در داستانهایی مثل علیبابا و چهلدزد نیز پیدا نمیشود. پایان انشا.
میخواهید بنزین را گران کنید، گران کنید! جایزه ریاستجمهوری هم برای گران کردن آن گرفتهاید. پول ساخت پالایشگاه تولید بنزین را، خرج تجهیز نیروهای سرکوب کردهاید و حالا تفنگش را دارید. فقط هم به سر شلیک نمیکنید. فقط مثل یک اصولگرا، مثل سید الاغ پیغمبر، عامیانه به مردم بگوید. ولی مردم را با ادبیات نخنمای اصلاحات، خر فرض نکنید.