روزنامه اطلاعات نوشت:
از کنار بسیاری از مساجد که عبور میکنی، انباشت چندین میلیارد ساختمان و سختافزارهای صوتی و تصویری را در مدرنترین مدلها میبینی و اما در پشت درهای بسته. دردناکتر آنکه در کوچه پس کوچههای اطراف، مدارسی را مینگری دو نوبته؛ در محرومیت از امکانات سختافزاری؛ نرمافزاریاش بماند!
در همین مساجد که در کمتر از نیمهای از روز دری نیمهباز دارند، جز نمازی به جماعت و بلندگوهایی به آوای بلند برای همسایگانی چندین فرسنگ دورتر(!)، خبری از آن شور و حال انسِ گپ و گفت و توقف و حال و ذوقِ نشستن و کیفکردن و دل به دل دادن و … دیده نمیشود؛ چه رسد به آن که از کافهی مسجد بوی عطر چای و قهوهی مداوم برخیزد؛ یا تحرکی زندگینما؛ و جز نماز و تعقیبات در آن دیده شود.