✍️سیدمحسن امامی‌فر
جلیلیسم عقبه‌ای دارد به شدت ایدئولوژیک و بدنه‌ای به غایت هیستریک! حامیانی سرشار از شور و احساساتِ نابِ عقیدتی.
جهان را نبرد حق و باطل می‌بینند و مناسبات جهانی را نیز بر اساس همین نبرد تعریف می‌کنند. نبردی که پسا زمان و پسا مکان است. از ازل تا به ابد، از شرق تا غربِ عالم، مظهر تام و تمام نزاع حق و باطل است.
هر تعریفی از حق برای مکتبیون جلیلیسم تهی از معناست جز تبیین خودشان. شاخص‌های حق را تعیین و هر که بر صراط حق‌شان قدم برنداشت، مصداق باطل است. پس یا با امر به معروف و نهی از منکر، هدایت‌اش می‌کنند یا اگر نشد، اِعمال قانون‌اش!
کدام قانون؟! همان که همین مکتبیون در مجالس ۶ درصدی، تصویب کردند! یا اگر نکردند، مهم نیست چون قانون در برابر حق برای آن‌ها شوخی بیش نیست!
آری! مکتبیون جلیلیسم سال‌ها در جامعه شبکه‌سازی و در عرصه کلان، سیاست‌ورزی کردند برای روز موعود!
روزی که پاستور را فتح کنند و ناب‌ترین و خالص‌ترین دولت تاریخ را تشکیل دهند. دولتی که انسانِ تراز را تربیت کند. چنان‌چه هدایت شد، تشویق‌اش کنند، اگر نشد، تنبیه! یک گام بیش باقی نمانده است! تا روزِ موعود!

دیدگاهتان را بنویسید