✍️محمدحسین روانبخش
برخی مفسران قرآن این نکته را مورد توجه قرار دادهاند که جهالت با حماقت (نادانی) تفاوتی اساسی دارد: «جهل» به معنای مشی و منشی علیه دانایی، نوعی التزام بیمارگون به شیوهی خویش و به نادانی خویش است. جاهل خود را به نادانی میزند / عامدانه نادان است و در تاریکی است. در چندین آیه، دشمنی و تباهی نهفته در مفهوم قرانی جهل نشان داده شده است: اعوذ بالله ان اکون من الجاهلین، و لوشاء الله لجمعهم علی الهدی فلاتکونن من الجاهلین، انی اعظک ان تکون من الجاهلین و… ( به نقل از تفسیر معاصرانه قرآن، زیر نظر سیرحسین نصر، ج ۱، ص۱۹۹)
واقعیت این است که در مرتبههای سابق، تعرض علیرضا پناهیان به مقدسات را حماقت او میدانستم؛ مثلا وقتی ابراهیم رئیسی، فریب دور و بریهایش را خورد و با تتلو دیدار کرد، پناهیان این دیدار را با کمک خواستن امام حسین (ع) از زهیر مقایسه کرد، به نظر میآمد تنگنای شکل گرفته از این دیدار، او و امثال او را به جفنگ انداخته است. یا سال قبل وقتی این بندهخدا گفت که «اخلاق این ظرفیت را دارد که مقابل دین بایستد» این سخن را از باب بیسوادی و نادانی او گرفتم. اما حرفهای تازه او و «گوشتتلخ» دانستن پیامبر که در قرآن رحمت برای همهی جهانیان توصیف شده (وما ارسلناک الا رحمه للعالمین)، نشان میدهد که او احمق نیست و جاهل است، جاهلی که عامدانه خود را به نادانی میزند تا دین و اخلاق را در مقابل هم قرار دهد. این را که چرا او چنین پروژهای را دنبال میکند، باید متولیان امر مشخص کنند؛ اگر چنین همت و حمیتی هنوز وجود داشته باشد ولی اگر هم چنین نکنند، وظیفهی هر مسلمانی است که از اسلام رحمانی دفاع کند و از چنین جاهلانی دوری کرده و رسوایشان سازد.