مردی از حاشیه ی نهری می گذشت سگی که در آب نهر رفته یا افتاده و خیس شده بود دفعتا از همان نقطه ای که مرد می گذشت از آب بیرون آمد و خود را تکان داد تا آب هایی که در لابه لای موهایش جمع شده بود بریزد.اتفاقا ترشح آب بدنش دامن او را تر ساخت.مرد که نمازش دیر شده بود و برای ادای آن عجله داشت چون دید وقت دیر است روی از طرف سگ بگرداند و گفت انشا الله بز است.
مردی از حاشیه ی نهری می گذشت سگی که در آب نهر رفته یا افتاده و خیس شده بود دفعتا از همان نقطه ای که مرد می گذشت از آب بیرون آمد و خود را تکان داد تا آب هایی که در لابه لای موهایش جمع شده بود بریزد.اتفاقا ترشح آب بدنش دامن او را تر ساخت.مرد که نمازش دیر شده بود و برای ادای آن عجله داشت چون دید وقت دیر است روی از طرف سگ بگرداند و گفت انشا الله بز است.