✍️احمد زیدآبادی
یکی از مختصات جمهوری اسلامی در ابهام نگه داشتن عموم مفاهیم اساسی مربوط به ماهیت دولت و بنیانهای حکمرانی است.
برای نمونه، هیچگاه حاضر نیست به صراحت بگوید؛ حکومتی برای عموم مردم ایران است یا دستهٔ خاصی از قشر مذهبی، چون هر کدام را که بگوید تبعاتی برایش دارد که نمیخواهد به آنها تن دهد.
با این همه، دستهٔ خاصی از قشر مذهبی واقعاً تصورشان این است که جمهوری اسلامی مختص آنان است و صرفاً باید مطالبات و منافع و علایق آنان را در مقام حکومتداری تأمین کند و مابقی مردم را به عنوان غیرخودی از تمام حقوقشان محروم سازد.
به همین دلیل است که عدهای معدود از این قبیل مذهبیها حق طبیعی و مسلم خود میپندارند که هرگاه اراده کنند، در هر نقطهای گردهم آیند و به هر نحوی که دوست دارند، اعتراض کنند و اگر اقدامی برای متفرق کردنشان صورت گیرد، از هر سو بانگ وااسلاما برمیخیزد، انگار نه انگار که دیگر اقشار مردم اگر در چنان مکانهایی تجمعات اعتراضی برگزار کنند، کمترین اتهامشان اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور است!
پس از حدود 45 سال، اکنون جمهوری اسلامی ناگزیر است ابهامهای مفهومی را روشن کند و به صراحت بگوید که آیا میخواهد حکومتی برای ملت ایران باشد یا یک دستهٔ خاص از قشر مذهبی و به تبعات هر کدام نیز تن دهد.