✍️ دکتر محمود سریعالقلم
اندیشه پویا
🔹به نظر میرسد محاسباتی در ایران وجود دارد با این ذهنیت که اصلاً برجام را هم امضا کنیم؛ چه سودی برای ما خواهد داشت؟ بعد حتماً باید FATF را امضا کنیم تا وارد شبکهی بانکی جهانی شویم! ظاهراً امضای FATF مخالفان جدی در کشور دارد و مخالفت با آن حتا از برجام هم جدیتر است. با اینحال، در یک سال و نیمی که دولت جدید روی کار آمده، تقاضاهایی را مطرح کرده، مثل اینکه باید تحریم بسیاری از نهادها و افراد ایرانی لغو شود و امریکا گامهایی فراتر از برجامِ یک در رفع تحریمها بردارد. ازاینرو، غربیها به این نتیجه رسیدهاند که ایران، علاقه ندارد برجامِ یک احیا شود و به برجامِ دویی دل بسته است که شرایط آن حداقل برای امریکاییها امکانپذیر نیست. این تئوری هم وجود دارد که مطرح کردن تقاضاهای جدید از طرف ایران، بهانهای است برای جلوگیری از امضای برجامِ دو تا اصلاً برجام جدیدی امضا نشود.
🔹مادامی که ایران نتواند به منابع مالی دسترسی داشته باشد، نمیتواند خیلی از مشکلات و بحرانهای ساختاری خود را حل کند. مادامی که سیاست خارجی ایران نخواهد مانند کشورهایی چون اندونزی و هند که فوقالعاده به حاکمیت سیاسی خود وسواس دارند، بینالمللی شود و با دنیا مراوده داشته باشد، وضع به همین منوال خواهد ماند و اقتصاد ایران هم اصلاح نخواهد شد. این مدل ما را به کشوری تبدیل میکند که از مدارهای بینالمللی جداست. جامعهای خواهیم بود که امکانات اولیه برای رشد را ندارد. در شرایطی که جهان به سوی اتصالِ بیشتر میرود، حفظ وضع موجود، ما را به سمت انفصال از جهان خواهد برد و پشت سر خود، دهها مشکل مثل سوءتغذیه، فقر، تنش های اجتماعی، بسته شدن پنجرهی جمعیتی، نداشتن اعتبار لازم برای جذب سرمایهگذاری، جدا شدن دانشگاهیان از مراکز علمی جهان و فاصلهی قابل توجه استانداردها از همسایگان ایجاد میکند. بخشهای مهمی از اقتصاد و تجارت جهانی، ایران را از صفحهی خودشان پاک کرده و اصلاً کاری با ایران ندارند. کشوری که ثروت تولید نکند نمیتواند در دنیا معتبر باشد. این اصل سادهای است. اگر ارتباطات جهانی نداشته باشیم، نمیتوانیم ثروت تولید کنیم. وضعیت همین خواهد بود تا زمانی که افرادی به این نتیجه برسند که بدون منابع مالی مولد نمیتوانیم جامعه را مدیریت کنیم.