🔹بعدازظهر یک روز پاییزی، بالای تپههای اوین، باد سرد به دستها، صورتها و پاهای زنان و مردان منتظر میپیچد، میرود پشت میلههای اتاقکی با در بسته که ورودی دادسرای شهید مقدس زندان اوین است و وقتی برمیگردد، صورت خانوادههایی را میبیند که پر از التماس است و انتظار، با تکهکاغذهایی کوچک که اسم خواهر، برادر، همسر یا فرزند زندانیشان را روی آن نوشتهاند.
🔹هیچکس نمیداند این روزها چندنفر پشت در بزرگ اوین، در بندهای 209، 240، 241، دو الف و… زندانیاند. کسی از تعداد زندانیانی که قرار است آزاد شوند، خبری ندارد و بعضی هنوز نمیدانند زندانیشان در کدام بند اوین یا کدام زندان است. سخنگوی قوه قضائیه هم که دیروز در نشست خبریاش از وضعیت زندانیان جدید گفت، نگفت آنها چندنفر هستند و به تعداد کیفرخواستهایی که در استان تهران صادر شده، بسنده کرد: «1024 کیفرخواست.»
🔹هر روز یک تا سه شعبه دادسرای اوین، فهرست آزادی دارد؛ شعبه پنج، شش و هفت بیشتر و شعبههای یک و دو، کمتر. امروز هم چندنفری از شعبههای مختلف در فهرستند و صدای اسامیای که قرار است آزاد شوند، بهترین صدای دنیاست. قرعه آزادی امروز به نام زندانی پ که در زندان زنان قرچک ورامین است، افتاده.
🔹این حال خیلی از خانوادههاست. جور کردن وثیقه برای همه آسان نیست. آنها مقابل اوین، زنی را دیدهاند که برای آزادی پسرش در تقلا بوده. به او گفته بودند سند بیاور، نداشته، فیش حقوقی بیاور، نداشته، آخر سر تعهد گرفتند و پسرش را آزاد کردند: «همه چیز بستگی به بازپرس پرونده دارد.»
🔹دخترم در تجمع دانشگاهش در دانشگاه آزاد شرکت کرده بود. یک هفته از دستگیریاش میگذرد. تازگیها به ما گفتهاند وثیقه بیاورید. از شهرستان یک وثیقه جور کردیم، آوردیم تهران اما قبول نمیکنند. میگویند برای شهرستان است.
🔹او وکیل زهرا توحیدی، هدی توحیدی و علیرضا خوشبخت، از فعالان رسانهای است و به «هممیهن» میگوید، درهای دادسرای اوین از همان مسیر اولیه یعنی سربالایی برای رسیدن به زندان و دادسرا، بسته است: هم ما خسته شدیم، هم خانواده بازداشتیها. با قوانینی که وضع کردهاند به طور رسمی وکلا از پروسه دادرسی حذف شدهاند.
🔹زندانی رای باز میگوید: «بیشتر بازداشتیهای اینجا از خیابانند. غیرخیابانیها را به اوین میبرند. داخل تیپ شش یک سالن است برای سابقهدارها و آنها را تا زمانی که سر و صدا بخوابد آزاد نمیکنند.»