✍️حبیب رمضانخانی

در حالی که حاکمیت و ساختارهای آن در ایران به شدت از شفافیت و روشنگری به دور بوده و خود را نیازمند توضیح و پاسخگویی به مردم نمی بینند، یکی از انتقاداتی که همواره متوجه مسئولان کشور بوده، آمار سازی و اعلام اعداد و رقم هایی هست که فقط خود شیوه به دست آمدن و مرجع آن را می دانند! آمارهایی که ۹۸ درصد همه پرسی تعیین نظام و قانون اساسی کشور در سال ۵۸ را الگو و معیار قرار داده و امروز هم دست مسئولان به کمتر از آن رقم ها نمی رود!

کافی است در ادامه فقط به چند مورد از آمارهای چند روز پیش مسئولان توجه کنیم:

معاون سازمان بسیج: «بیش از ۸۵ درصد مردم ایران طالب حجاب بوده و تمام ملت ایران بسیجی هستند…»

کیهان: «۹۰ درصد مردم ایران موافق گشت ارشاد و اقدامات برای حفظ عفاف و حجاب هستند»

حمیدرضا ترقی: «۹۹ درصد مردم موافق ساختار بوده و اصولا برای مردم مخالفی که حداکثر یک درصد هستند، رفراندوم برگزار نمی کنند»

کیهان: «اکثریت قاطع جامعه انقلابی هستند و غیر انقلابی ها در اقلیت هستند؛ شاید ۹۹ درصد به یک درصد»

مسئول نهاد رهبری در دانشگاه جامع علمی و کاربردی: « ۹۰ درصد جوانان با انقلاب اسلامی مخالف نیستند»

شهریار حیدری، نماینده مجلس: « بیش از ۹۰ درصد معترضان خیابانی شاید اعتراضی داشته باشند، ولی مخالف انقلاب و نظام نیستند» و…

مسأله ای که اینجا مطرح است، نه از باب مخالفت، بلکه ابهام در شیوه به دست آوردن و رسیدن به این آمارهاست! درست همان ابهامی که نسبت به آمارهای مخالفان نظام بوده و مبنا و معیار آن مشخص و معتبر نیست!

مسلما یکی از عواملی که باعث غفلت حکومت ها از مردم و در نتیجه تشدید نارضایتی آن ها می گردد، اتکا به این آمارهای غیر واقعی و بدتر، تصمیم گیری بر اساس آن هاست.

بی شک بزرگنمایی و دست بردن در آمارها و آمارسازی، خود بزرگترین عامل در جهت عدم شناخت واقعی از جامعه و تحولات آن است. مثلا وقتی آمار ۹۹ درصدی کیهان از انقلابی بودن مردم ایران منتشر و از دولت تا مجلس، طبق معمول، بر اساس آن تصمیم گرفته و برنامه ریزی می کنند، این مبنای نگاه و عملکرد احساسی آن ها می شود.

مسلما خروجی چنین تصمیماتی هست که باعث تهیه ردیف بودجه های برای جهاد تبیین و نهادهای فرهنگی و مذهبی می شود، ولی در عمل نتیجه عکس می دهد. مثل صداوسیما که همواره امارهای بالایی از مخاطبان خود داده و طبق آن آنگونه ردیف های بودجه کلان و شبکه های بی خاصیت و بی محتوا تاسیس و باعث طرد مردم و تقویت شبکه های فارسی زبان خارج کشور شده و نهایت با ناتوانی در مقابل آن ها زانو می زند!

نتیجه: در ساختاری که هیچ نهاد و موسسه مستقل داخلی و خارجی، مخصوصا در هنگامه های اینچنینی، اجازه و امکان اعتبارسنجی و آمارگیری ندارند، این آمارها از کجا به دست می آیند؟ پس، وقتی آقای روحانی از چهره خندان مردم فهم به رضایت مردم می کند، یا کیهان و وزارت ارشادی که از فیلم های آرشیوی راهپیمایی های گذشته صداوسیما، به رقم ۱۸ میلیونی ۱۳ آبان امسال می رسند و همزمان معترضان را حداکثر ۱۵۰ نفر اغتشاشگر می دانند، حتما یک ساقی و فرمول منحصربفرد برای ارزیابی در دست دارند!

پس این کمترین مطالبه مردم است که این فرمول و شیوه محاسبه منحصربفرد را رونمایی کرده تا با کمک هم به کمتر از ۹۹ درصدها قانع نباشیم و این جهاد تبیین را تکمیل کنیم!

دیدگاهتان را بنویسید