🔹«ریشه خشونت فقدان تجمعات اعتراضی است» عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد به قلم علی شکوریراد، دبیرکل سابق حزب اتحاد ملت است که در آن آمده: به نظر من ریشه اکثر تحرکات خشونتآمیز در این واقعیت نهفته است که بنا به دلایل گوناگون، امکان شکلگیری اعتراض مدنی و عادی در جامعه فراهم نشده است. یعنی اگر یک مجموعه سیاسی، حزبی، صنفی و…. قصد داشته باشد تا مطابق قانون، راهپیمایی اعتراضی کند با مقاومت سیستم و در درجات بعدی مقاومت پلیس مواجه میشود.
🔹به همین دلیل جامعه تجربه برگزاری تجمع آرام را ندارد؛ حتی در یکی از موارد مهم در سال 88 که راهپیمایی سکوت و بدون هرگونه حرکت خشونتآمیزی برگزار شد، موضوع به خشونت کشیده شد. علت این رخدادها این است که سیاستگذاران موضوع «اعتراض مدنی» را تعریف نکرده و تصور میکنند با هر تجمع و راهپیمایی باید برخورد شود. وقتی هم که با یک راهپیمایی برخورد میشود و از آن ممانعت به عمل میآید، خود به خود زمینه رادیکال شدن راهپیمایی فراهم میشود.
🔹اما باید توجه داشت، از دل این نوع مواجهات سلبی، ممکن است رفتارهای خشونتآمیز در هر دو طرف پدید آید. یعنی خشونتی که پلیس برای جلوگیری از یک تجمع آرام به کار میبرد، منجر به پدید آمدن انگیزه خشونت برای افرادی میشود که تجمعی را برگزار کردهاند.
🔹متاسفانه در ایران تبیین نشدن فرهنگ اعتراض باعث شده تا مسوولان سیاسی کشور به هر تجمع اعتراضی نام اغتشاش بدهند. وقتی نام اغتشاش به یک تجمع گذاشته شد، پلیس تشویق میشود تا با این تجمعات برخوردهای سلبی داشته باشد. در حالی که اگر این تجمعات اعتراضی با عناوینی چون «تجمع مدنی» یا «راهپیمایی صنفی و حزبی» و… نامیده شوند، پلیس تلاش میکند تا امنیت این تجمعات را تامین کرده و از دخالت کسانی که با اهداف خاص قصد به خشونت کشاندن راهپیماییهای مدنی را دارند، جلوگیری کند.
🔹اما در حال حاضر به دلیل عدم شفافیت در موضوع، افراد لباس شخصی و چهرههایی با هویت نامشخص در تجمعات حضور پیدا میکنند و این حضور خود به عاملی برای گسترش رفتارهای خشونتآمیز بدل میشود