به گزاش CNN فارسی ، پژوهشهای جدید نشان میدهد که برخی ویژگیهای فردی میتواند طول عمری متضمن سلامت برای افراد تا دهه هشتاد زندگی و بیشتر از آن به ارمغان بیاورد. بر اساس این تحقیقات، رابطه بین شخصیت و طول عمر بهاندازه رابطه میان هوش و درآمد است و البته هر دوی این موارد با طول عمر مرتبط است.
مشخصات ذهن نسبتا ثابتاند. اما صاحبنظران بر این باورند که افراد میتوانند آنها را در هر سنی، شاید حتی آسانتر از وضعیت حساب بانکیشاK بهبود بخشند. به پنج خصوصیت فردی که عمری دراز و پر از سلامت به همراه میآورند، نگاهی بیندازیم.
آگاهی
افراد مسئول و مرتب، احتمالا از طول عمر بیشتری برخوردارند. نیکلاس توریانو، استاد روانشناسی میگوید که آگاهی، چوب جادوی افراد است چرا که یک «عامل تابآوری» محسوب میشود که میتواند به برخی افراد برای فائق آمدن بر خطرات تهدیدکننده سلامت، همچون زیستن در فقر، کمک کند.
توریانو میگوید که افراد آگاه پیگیر ورزش و تغذیهاند و به نظر میرسد برای دستوپنجه نرم کردن با شرایط استرسزا به راهبردهای بهتری مجهزند؛ این خود موجب کاهش التهاب در بدن و در نتیجه کند شدن روند پیری میشود.
افراد میتواند از طریق حمایت دوستان، مربیان و روانشناسان آگاهتر شوند. گوشیهای هوشمند هم میتوانند کمک حال باشند. بهعنوان مثال، شرکتکنندگان در یک پژوهش، با استفاده از یک مربی دیجیتال بهاسم «هُلو» آگاهیشان را بهشکل چشمگیری افزایش دادند. این برنامه، از طریق یک «چتبات» ترفندهایی در اختیار کاربران قرار میداد و تغییر عادات شخصیتی را در آنان جا میانداخت. راههایی مانند یادآوری به کاربر برای نوشتن درباره پیشرفتی که در مسیر تحقق اهدافش حاصل کرده بود، از آن جمله بود.
هدفمندی
یکی دیگر از صفات فردی برای افزایش طول عمر، هدفمند بودن و داشتن مسیری در زندگی با اهداف روشن که به فرد نیرو میبخشد، است. برای مثال، افرادی که خود را هدفمند توصیف میکنند، زودتر از سایرین ناراحتی ناشی از تماشای تصاویری همچون تصاویر آلودگی و عکسهای آزاردهنده را پشت سر میگذارند. همچنین حجم قسمتی از مغزشان که مرتبط با خودآگاهی و تصمیمگیری است، بزرگتر است.
انواع بسیاری از اهداف سودمند و از یک فرد به فرد دیگر متفاوت است. پاتریک هیل، روانشناس دانشگاه واشینگتن، میگوید که برای بعضی این هدف در کارشان نهفته است و این در حالی است که برخی بازنشستگان، هدفمندی را در گرو روابط اجتماعی روزانه میدانند. بهگفته هیل افرادی که اهداف هنری در سر میپرورانند نیز احتمالا طول عمر بیشتری خواهند داشت. چرا که تمایل به خلاقیت میتواند سمتوسویی برای شخص مشخص کند.
هدفمندی و آگاهی همچنین شانهبهشانه راه میروند. اما دقیقا یک ویژگی شخصیتی نیستند. کارمندی آگاه و وظیفهشناس را در نظر بگیرید که اوامر رییسش را بیچونوچرا اجرا میکند، در نشستهای کاری حضوری سودمند دارد؛ اما رابطه عمیقی با شغل خود برقرار نکرده است. هیل بر این باور است که هدفمندی، برتر و بالاتر از آگاهی، متضمن سلامت است.
یافتن یک راهنما میتواند در هدفمندتر شدن، تاثیر بسیار داشته باشد. برای افراد پرسنوسالتر، درگیر شدن با فعالیتهای سرگرمکننده مانند کلاسهای هنری، میتواند در تعیین هدف، سلامت و موارد کمتر زوال عقل و افسردگی، بسیار موثر باشد.
خوشبینی
برای داشتن عمردراز پرسلامت، به روزنه امید چشم بدوزید. خوشبینی با عمر بسیار طولانی در ارتباط است. بر اساس یک پژوهش لوئینا لی، استاد روانشناسی دانشگاه بوستون، این خوشبینی میتواند نگاه مثبت به ایام سالمندی باشد. او گفت که افراد خوشبین به توانایی برای رسیدن به اهدافشان، فارغ از هر سنوسال، باور بیشتری دارند.
در حقیقت، افرادی که در بالا رفتن سنوسال موارد مثبتی همچون عقل و بلوغ عاطفی میبینند، بیشتر زندگی میکنند. بکا لِوی، روانشناس دانشکده سلامت عمومی ییل، گفت که این دسته افراد بهدلیل ورزش کردن، غذای سالمتر خوردن و التهاب کمتر مرتبط با شاخصهای زیستی پایینتر استرس، طول عمر بیشتری دارند.
افراد میتوانند با نوشتن درباره بهترین شکل خودشان، خوشبینی را در خود پرورش دهند. همچنین برای رویکرد مثبتتر داشتن به مقوله سنوسال، بهتر است کلیشههای مربوط به سن را کنار بگذارید.
بکا لوی میگوید که کودکان از سه یا چهار سالگی باورهای مربوط به سن مختص فرهنگشان را جذب میکنند و در سنین بالاتر، آن باورها بر خود فرد اطلاق پیدا میکند و بر سلامت او تاثیر میگذارد. اما لوی بر این باور است که رویکرد سنگرایانه میتواند با درخواست کردن از افراد برای نوشتن درباره سبک زندگی فعالانه اشخاص سالمند، بهبود بخشیده شود. تحقیقات او نشان میدهد که پروراندن باورهای مثبتتر درباره سنوسال در دوران کهنسالی، میتواند عملکرد جسمی سالمندان را بهتر کند.
بهتوصیه لوی، جوانان نیز میتوانند باور مثبت به سالمندی را از طریق تعامل با کنهسالان، از جمله افرادی که الگوی آناناند، همکارانشان و همچنین پیوستن به اجتماعات میاننسلی در خود درونی کنند.
برونگرایی
برونگرایی و زودجوش بودن از دیگر خصوصیاتی است که موجب افزایش طول عمر میشود. سوزان چارلز، استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا-ارواین میگوید که تاثیر روابط اجتماعی با طول عمر مانند رابطه آن با میزان کلسترول و سیگار کشیدن است و «تاثیر عظیمی» دارد.
بهگفته چارلز، افراد اجتماعی و برونگرا فعالترند که خود این امرحافظ سلامتشان است. اما بهتر است این دسته افراد بیش از حد سازگاری پیشه نکنند، چرا که این خصوصیت آنان را پذیرای عادات بد دیگران خواهد کرد و ممکن است آنان را بهسمت دوستان میگسار، اهل دود و دم و کسانی که که عادات غذایی ناسالمی دارند بکشاند.
برای برونگراتر شدن، داشتن جلسات با یک روانشناس کمک حال خواهد بود. همچنین انتخاب یک سبک زندگی سالمتر، میتواند به احساس راحتی افراد در موقعیتهای اجتماعی کمک کند. بسیاری میتوانند با آگاهی از مسائل روز و کمک گرفتن از آموزشهای آنلاین، مهارتهای اجتماعیشان را جلوهوجلا ببخشند.
غیاب روانرنجوری
چارلز میگوید کسانی برازنده پا به سن میگذارند که به هنر آرام بودن هم آراستهاند و احتمال کمتری دارد که آنقدر سرخوش شوند و یا آنچنان غمگین، که چیزی نتواند آنان را شاد کند. آرامش و سکون درونی برای قلب بهتر است و خواب آسودهتر هم به ارمغان میآورد. هر دو عاملی که نقش مهمی در افزایش طول عمر دارند.
البته این به معنای جا خالی دادن در هر میدان نبردی نیست. گرچه افرادی که استرس صفر دارند خود را شادتر توصیف میکنند، ممکن است توانایی شناختی این افراد بدتر باشد، که این خود برای سلامت طولانیمدت مضر است. بهتوصیه چارلز، کمی چالش لازمه سلامت بهینه است. چارلز میگوید که اغلب افراد دیگر، مایه استرساند، اما اشخاصی که موفق وارد دوران سالمندی میشوند آنانیاند که میتوانند از مواهب روابط اجتماعی با دیگران، بدون آنکه حضور آنان مایه تهدید و یا آزردگیشان باشد، بهره ببرند.
همچنین ایجاد تغییرات در ثبات عاطفی میتواند به افراد بهویژه با تیپ شخصیتی آ کمک کند. این دسته افراد گرچه جاهطلبتر و هدفمندترند، اما از سوی دیگر مستعد خصومتاند که خود با بیماریهای قلبی در ارتباط است. موارد رواننژندی دیگر همچون اضطراب و افسردگی نیز به همین شکل با سریعتر پیر شدن مرتبط است.
بهتوصیه توریانو، کمی خلاقیت به خرج دادن نیز کمککننده است چرا که اگر افراد هنگامی که چیزها آنچنان که باید پیش نمیرود، انعطاف داشته باشند که مسیرهای متفاوتی را امتحان کنند، آنچنان احساس آشفتگی نخواهند کرد.
آهسته رفتن هم راه دیگری است. چارلز اشاره میکند که هنگامی که از افراد با تیپ شخصیتی آ خواسته شد که آرامتر غذا بخورند، نرخ سکته قلبی در آنان کاهش یافت. همچنین افرادی که مراقبه میکنند نیز مرگ را به تاخیر میاندازند. اما این راهها برای همه مناسب نیست. چارلز توصیه میکند که برای پرورش چنین ویژگیهایی، باید به دنبال مواردی رفت که انجام آنها برای آن فرد راحت است.