به گزارش CNN فارسی ، کندی قبلاً معلم بود، اما ۵ سال اخیر از طریقی کاملاً متفاوت گذران زندگی میکند. او میگوید: «برای مردم مقاله دانشگاهی مینویسم.»
او بخشی از یک صنعت آنلاین جهانی است که در کنیا در حال رشد است. اما آنچیزی که کندی و سایر کنیاییها «مقالهنویسی دانشگاهی» توصیف میکنند؛ از نظر سایر مردم در جهان «تقلب» است.
اگر شما دانشآموز یا دانشجویی هستید که نمیخواهید خودتان را برای نوشتن یک مقاله به دردسر بیاندازید یا برای نوشتنِ مقاله مشکل دارید، کندی و تیمِ نویسندگانش، در ازای مبلغ مناسب، این کار را برای شما انجام میدهند.
بعد شما آن مقاله را میگیرید و تظاهر میکنید که خودتان آن را نوشتهاید و امیدوارید که کسی مچتان را نگیرد.
این معامله واسطهگرانی نیز دارد که در سایتهایی تحتِ عناوینِ «وبگاههای تولیدِ مقاله یا مقالهنویسی» فعالیت میکنند. دانشآموزانِ متقلب در این سایتها وارد میشوند و کارهایی که میخواهند انجام دهند را در آنجا پست میکنند.
تصاویر پروفایل این نویسندگان که آماده استخدام شدن هستند، دریایی از صورتهای سفیدپوست است. آنها این حس را القا میکنند که این مقالات توسط یک شخصِ دانشگاهی در غرب نوشته میشود.
اما مانند هر بخشِ دیگری در این کسبوکار، این تصاویر نیز جعلی هستند. درحقیقت اگر شما در اینترنت سفارش یک مقاله علمی را بدهید، احتمال اینکه این مقاله توسط یک فرد – اغلب یک دانشجو یا یک فارغالتحصیل دانشگاه – در کنیا نوشته شود، بسیار زیاد است.
بسیاری از این سایتها در آمریکا و اروپای شرقی مستقر هستند و نصف هزینههای معمول را برای نوشتنِ مقاله علمی از شما میگیرند. قیمتِ کار بستگی به نوع مقاله دارد. برای مثال مقالههای ساده کلاسی و مقالههایی که برای رساله دکترا نوشته میشوند، قیمتهای متفاوتی دارند.
محققانی که درباره کسبوکارِ تقلب در مقالهنویسی تحقیق میکنند، میگویند کنیا یکی از قطبهای این کسبوکار است.
دلایل اش ساده است: کنیا یک کشور انگلیسیزبان با سیستم آموزشی بسیار خوب است که فرصتهای اقتصادی ضعیفی، بهخصوص برای جوانان دارد.
برای آنهایی که برای تأمین هزینههای زندگی به سختی میافتند، یک راه برای کسب درآمدهای زیاد وجود دارد و آن قی کردنِ دانش برای خارجیهایی است که هرگز آنها را ملاقات نمیکنند. بنابراین، پیوستن به این صنعت برای کندی حتی نیاز به فکر بیشتر هم نداشت.
او میگوید: «پولی که قبلاً از راه تدریس به دست میآوردم اصلاً قابلمقایسه با پولی که اکنون به دست میآورم، نبود.» کندیِ ۳۰ساله در حدود ۱۳۶۰دلار در ماه درآمد دارد که قدری بیشتر از میانگین درآمد در کنیا است.
او میگوید نویسندگانی که استخدام میکند میتوانند تا ۲۰۰مقاله یا امتحان آنلاین در هر ماه انجام دهند. او میافزاید: «شما به جای یک دانشآموز وارد سایت امتحان میشوید و امتحان میدهید.»
او میگوید نویسندگانی که استخدام میکند میتوانند تا ۲۰۰مقاله یا امتحان آنلاین در هر ماه انجام دهند. او میافزاید: «شما به جای یک دانشآموز وارد سایت امتحان میشوید و امتحان میدهید.»
اما نظرش درباره این حقیقت که دارد به تنزل آموزش و تحصیلات در دنیا کمک میکند، چیست؟
به عنوانِ یک معلمِ سابق قبول دارد که «برخی ارزشهای اخلاقی را زیر پا گذاشته است»، اما میگوید برای پول کار میکند. او میگوید: «برایم مهم است، اما بیشتر از زندگیام نمیتوانم به آن اهمیت بدهم – بعضی اوقات اول باید زنده باشید تا بتوانید درباره اخلاقیات فکر کنید.»
کندی آگاه است که کار او ممکن است به یک مشتری که به لحاظ علمی صلاحیت ندارد کمک کند کاری را به دست آورد که درآمدش چندین برابرِ درآمد اوست. او میگوید: «آنوقت است که متوجه میشوید شما برای جلو زدن از آنها کار نمیکنید بلکه برای آنکه به فقر نبازید، تلاش میکنید.»
در سراسر جهان نویسندگانِ مقاله برای استخدام کردن وجود دارد، اما در کنیا این گروه تبدیل به یک خردهفرهنگ شده است. گروههایی با عنوانِ «نویسندگانِ دانشگاهی» در فیسبوک و تلگرام وجود دارد. آنها در این فضاها نرمافزارها و کارهایی که انجام دادهاند را تبلیغ میکنند. برخی از این سایتها هزاران دنبالکننده و عضو دارند. اعضای این گروه طیف وسیعی از نویسندگان را از حرفهایترین اعضای دانشگاهی که میخواهند درآمد اضافی داشته باشند تا دانشجویانی که هنوز در حال تحصیل هستند، شامل میشود.
دیوید یکی از ۱۰نفری است که سال آخر دانشگاه هستند و میگوید از این طریق هزینههای دانشگاهش را تأمین میکند.
او میگوید: «والدینم قادر به پرداخت هزینههای دانشگاهم نیستند؛ بنابراین این کار راهی است برای کسب درآمدی که هم بتواند من را در دانشگاه نگه دارد و هم به خانوادهام کمک کند.»
دیوید طی ۲سال اخیر مانند تردستها هم مشغول انجام مقالههای خودش برای کسب مدرک بوده و هم توانسته در حدود ۳۶۰ مقاله برای مشتریهای بریتانیایی و آمریکایی بنویسد. او برای هر ۱۵صفحه مقاله در روز حدود ۲.۲۸ دلار دریافت میکند. او میگوید: «ممکن است کل هفته از دوشنبه تا جمعه را شب و روز برای دیگران کار کنم، اما روزهای آخر هفته فقط روی کار خودم تمرکز میکنم.»
او به قدر کافی درآمد کسب میکند که از عهده اجاره مزرعهای که در روستای زادگاهش اجاره کرده است بربیاید، او همچنین مشغول استخدام نیروی کار است تا برایش محصول پرورش دهند. او این کار را سرمایهای برای آیندهاش توصیف میکند.
دیوید خودش برای فرد قدیمیتری در این صنعت کار میکند که دارای حساب نویسندگی در یکی از بزرگترین وبسایتهای مقالهنویسی است. اما گرفتنِ حساب کاربری کار سادهای نیست. برخی از شرکتها فقط افرادی را میپذیرند که از آزمونهای دانشگاهی نمره قبولی گرفته باشند.
حسابهای کاربریای که مشتریها ۵ ستاره برایشان ثبت کرده باشند، داراییهای ارزشمندی محسوب میشوند و همین حسابهای کاربری در گروههای نویسندگان دانشگاهی خرید و فروش میشوند.
اینطور میشود که دانشجویان متقلب خودشان رکب میخورند. آنها ممکن است فکر کنند که مقالهشان توسط نویسندهای با پیشینه درخشان نوشته میشود. اما در حقیقت امکان دارد مقاله آنها توسط فردی نوشته شود که یک حساب کاربری با شهرت خوب را خریداری کرده است.
کندی میگوید: «من بیشتر از ۱۰ حساب کاربری خریداری کردهام. برخی حسابها تا ۴۵۵۰ دلار قیمت دارد. هیچ راه دیگری برای مشتری گرفتن وجود ندارد.»
دیوید میخواهد بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه یک حساب کاربری داشته باشد. او که ۲۳ سال دارد، مشغول آوردنِ نسل بعدیِ مقالهنویسها به این صنعت است. او نویسندگان تازهکار را آموزش میدهد و برای شروع کارشان به آنها مقالههای ساده میدهد.
«ما از طریق مقالهنویسی با هم دوست شدهایم و به هم کمک میکنیم. بنابراین، این صنعت رو به رشد است.»
اما بقیه نگاه مثبتی به این حرفه ندارند. جان بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه به این حرفه روی آورد. او امیدوار است بعد از به دست آوردنِ شغلِ رویاییاش در رسانه، این کار را کنار بگذارد.
اما بقیه نگاه مثبتی به این حرفه ندارند. جان بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه به این حرفه روی آورد. او امیدوار است بعد از به دست آوردنِ شغلِ رویاییاش در رسانه، این کار را کنار بگذارد.
او میگوید: «افرادی هستند که در رشته پرستاری از ما میخواهند برایشان مقاله بنویسیم و تکالیفشان را انجام دهیم. من دوست ندارم در بیمارستان تحتِ درمان باشم که پرستار و پزشکش از افراد دیگر درخواست کرده برایش مقاله بنویسند. شما میدانید چقدر این کار خطرناک است. تن آدم میلرزد، وقتی به این چیزهای فکر میکند. من باید این کار را ترک کنم.»
دکتر گلادیس نیاچیو، استاد رشته جامعهشناسی در دانشگاه چندرسانهای نایروبی، باور دارد که بزرگترین مسئولیت برای مبارزه با تقلبهای دانشگاهی بر عهده کشورهای ثروتمندی است که دانشجویانشان مشتریهای اصلی این شبکهها هستند.
او معتقد است بدونِ چنین حجمی از تقاضا، عرضهای هم وجود ندارد. «اگر آنها بتوانند از جانب خودشان کاری کنند که این کار نتواند انجام بشود، این روند کاهش پیدا میکند.»
برخی از کشورها در این زمینه کارهایی انجام دادهاند. سال گذشته، استرالیا خدمات فروش مقاله را ممنوع کرد. قانون مشابهی در انگلستان در حال بررسی است. اما هنوز مشخص نیست که این قوانین تا چه اندازه میتوانند در سراسر مرزهای بینالمللی اثربخش باشند.
در همینحال، دکتر نیاچیو، تلاش میکند این مشکل را در خانه حل کند. او میگوید: «به دانشجویانم میگویم این کار اخلاقی نیست. درست نیست. اما این تنها کاری است که من میتوانم انجام دهم. این کار برای برخی از مردم راهی برای زنده ماندن است؛ بنابراین خیلی سرراست نیست.»