قیمت ارز در صورت رفع تحریمها هم کاهش نمییابد
بازار ارز در ماههای ابتدایی دولت سیزدهم حال خوشی ندارد و هر روز با نوسان روبه رو است. در این میان سیاستهای تزریق ارز و دستوری دولت هم نتوانسته اندکی از نرخ دلار کم کند و ثبات را به بازار ارز بازگرداند. به گفته رئیس اسبق کانون صرافان، ذر ماههای اخیر توزیع رانت میان صرافیها هم به سایر مشکلات اضافه کرده و صرافیهای بانکی و برخی از صرافیهای بزرگ در بخش خصوصی از رانتها و امتیازاتی برخوردار شدند.
بازار ارز و دلار ماههاست در نوسان و فراز و نشیب به سر میبرد و نه دستورهای تک جملهای رییس جمهور مبنی بر «نرخ ارز باید پایین بیاید» توانسته به عنوان نوسان گیر بازار عمل کند و نه اخبار داخلی. علی اصغر سمیعی عضو هیات موسس کانون صرافان با شرح یک حکایت وضعیت ارز ایران را اینگونه تشریح میکند: گفتند که شخصی دیگ بزرگی را بر اجاق گذاشته بود، مقدار زیادی هیزم در اجاق نهاده و آتش بزرگی برپا کرده بود که هر لحظه حرارت دیگ را بالا میبرد.
حکیمی به او رسید و گفت: اینطور که حرارت این دیگ بالا میرود به زودی به حد انفجار میرسد و ممکن است منفجر شود، شنیدهام که با یخ فروش محله میانه خوبی نداری و یخ فروش تو را ظالمانه تحریم کرده، ولی اگر زودتر با او آشتی کنی و او هم تحریمهای یخی را لغو کند، میتوانی با انداختن چند قالب یخ به درون دیگ حرارت آن را کم کنی و از انفجار آن جلوگیری کنی وگرنه ممکن است به زودی حرارت دیگ خیلی بالا برود و به حد انفجار برسد. مرد عوامی آنجا بود و سخن حکیم را بشنید و گفت: البته که رفع تحریم یخ امر مبارکی است، ولی نه برای انداختن یخ در دیگ، بلکه برای تهیه «یخ در بهشت» که خوردن آن در فصل گرما، لذت و خاصیتی فراوان دارد، ولی برای جلوگیری از انفجار دیگ کافی است از مقدار هیزم و آتش اجاق کاسته شود و به یخ نیازی نیست.
نرخ تورم و نقدینگی بالا و اقتصاد آشفته کشور
او ادامه میدهد: حکایت بازار ارز امروز در کشور ما نیز شبیه به همین حکایت است. دلیل اصلی افزایش قیمت دلار تفاوت معناداری است که بین نرخ تورم در کشور ما و کشورهای حوزه دلار مشاهده میشود (۴٪ برای آنها و حدود ۴۰٪ برای ما). افزایش حجم نقدینگی به طور فاحش نیز یکی دیگر از دلایل وضعیت کنونی است؛ یعنی وقتی به گفته مسئولین اقتصادی کشور حجم نقدینگی در پایان دوره آقای خاتمی هفتاد هزار میلیارد تومان و در پایان دوره آقای احمدی نژاد ششصد هزار میلیارد تومان (یعنی بیش از ۸ برابر) و در آخر دوره آقای روحانی سه هزار و پانصد هزار میلیارد تومان (یعنی نزدیک ۶ برابر) باشد، وضعیت چگونه میشود؟ فقط میشود به ضرب تزریق بیش از تقاضای ارز به بازار قیمتها را کنترل کرد و تازه اگر هم برای مدت کوتاهی این کار شدنی باشد، آیا عاقلانه و مطابق با معیارهای اقتصادی هم هست؟
سمیعی میگوید: از سوی دیگر، چند نرخی بودن ارز و ایجاد بازارهای دستوری مثل “بازار متشکل ارزی” نیز باعث ایجاد رانت و فساد در بازار ارز شده؛ همچنین وجود محدودیتهایی که برای صرافیهای بخش خصوصی اعمال میشود هم به این آشفتگیها کمک میکند.
رانت و امتیاز در اختیار صرافیهای بزرگ بخش خصوصی
سمیعی با اشاره به توزیع رانت در بازار ارز میگوید: متاسفانه سیاستهای بانک مرکزی باعث شده، صرافیهای بانکی و برخی از صرافیهای بزرگ در بخش خصوصی از رانتها و امتیازاتی برخوردار باشند، ولی صرافیهای کوچک نه تنها از آن بی بهره باشند بلکه از فعالیتهای عادی خود هم محروم شوند و البته نفع این کارها به جیب رانت خواران از یک طرف و دلالان و صرافان غیررسمی از طرف دیگر میرود.
این کارشناس ارز تاکید میکند: در مجموع با توجه به وضعیت فعلی اقتصاد کشور، حتی رفع تحریمها هم نه تنها کمکی به اقتصاد کشور نمیکند، بلکه هر چند ممکن است همچون مسکنی در کوتاه مدت باعث تسکین بعضی معضلات باشد، ولی در دراز مدت و حتی میان مدت اثر معکوس دارد و باعث وخیمتر شدن اوضاع اقتصاد کشور میشود، مگر اینکه مسئولین اقتصادی کشور روش خود را کاملاً عوض کرده، قیمتهای دستوری و غیر واقعی، و انحصارات و یارانههای غیر هدفمند را از اقتصاد کشور حذف کنند و با واقعی کردن قیمتها اجازه رقابتی شدن را به اقتصاد کشور بدهند، آنگاه البته رفع تحریمها و رفاقت با همه کشورها در جای خود میتواند امری مفید و مبارک تلقی شود.