نشریه هفتگی اکونومیست در پرونده ویژه این هفته خود، تهدیدهای جهانی جهاد گرایی را برجسته کرده است، جنبش بنیادگرایانه‌ای که حالا پس از ۲۰ سال با دیدن «فرار تحقیرآمیز کفار آمریکایی» و «بازگشت ظفرمندانه طالب‌های هم‌کیش» به قدرت، موجی از دلگرمی آن‌ها را در بر گرفته و این را از «یاری خدا» تلقی می‌کنند.

اکونومیست با طرح و تیتر جلد زیر در سرمقاله این شماره خود با عنوان «دنباله‌روی طالبان» با طرح این پرسش که «پس از افغانستان، جای بعدی جهاد جهانی کجاست؟» نوشته است:  بزرگترین خطر متوجه کشورهای فقیر و بی‌ثباتی است که شورشیان در حال حاضر نیز مناطقی را تحت کنترل خود دارند.

بازگشت طالبان از دید جهادی‌های جهان

اکونومیست در سرمقاله خود آورده است:در یمن آن‌ها آتش‌بازی راه انداختند، در پاکستان و سومالی آن‌ها شیرینی می‌دادند، در سوریه آنها طالبان را بخاطر ارائه «نمونه زنده نحوه سرنگونی رژیم جنایتکار از طریق جهاد» تحسین کردند، و در سراسر جهان، جهادگرایان با سقوط کابل هیجان‌زده شدند.

«با اراده، صبر و خدعه‌ و زیرکی، گروهی کم‌هزینه از رزمندگان مقدس، آمریکا را مغلوب کرده و مسئولیت یک کشور متوسط را بر عهده گرفته اند»؛ این تصویر پیش روی آن‌ هاست و برای بنیادگرایان مسلمانی که مشتاق بیرون راندن کافران و سرنگونی دولت‌های سکولار هستند، این رویداد گواه این بود که خدا با آن‌ها موافق است. اثرات موج‌وار این رویداد را می‌توان بطور گسترده در نقاط مختلف احساس کرد.

در چند روز آینده ، رئیس جمهور جو بایدن باید آشفتگی را که در فرودگاه کابل ایجاد کرده است ، حل و فصل کند ، جایی که جمعیت زیادی در حال فرار هستند. این لحظه خطرناکی برای ریاست جمهوری وی است.

در درازمدت جهان باید با جهاد تقویت‌شده از تحقیر آمریکا مقابله کندخطر اصلی این نیست که تروریست ها از افغانستان به عنوان پایگاهی برای حمله به غرب استفاده کنند -همانطور که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ استفاده کردند. این حملات اکنون سخت‌تر است، زیرا کشورهای ثروتمند امنیت بهتری دارند. بعلاوه، بعید است طالبان اردوگاه‌های بزرگ پرورش تروریست‌های جهان‌ اندیش را تحمل کنند ، زیرا آنها به دنبال مشروعیت و کمک هستند.

مسلماً برخی نسبت به جهاد گرایان سنی خارجی احساس مهمان‌نوازی می کنند و برخی نیز به عموزاده های مبارز خود در پاکستان کمک می‌کنند و این کشور دارای سلاح هسته‌ای را حتی از ثبات کمتری برخوردار می سازد.

اما در خارج از افغانستان ، تأثیر اصلی، موجی روانشناختی خواهد بود. پیروزی طالبان، موتور جهادگرایان در کشورهای دیگر را روشن می‌کند و نیروهای جدیدی را برای پیوستن به آنها ترغیب می کند. برخی از افرادی که در کشورهای ثروتمند زندگی می کنند برای انجام اقدامات تروریستی در آنجا الهام خواهند گرفت. برای ایجاد حس ترس یا آشفتگی در سیاست داخلی، به تعداد زیادی از این حملات نیاز نیست.

حتی بدتر اینکه، تأثیر این موج در کشورهای فقیرتر و ضعیف‌تر بیشتر خواهد بود ، جایی که جهادی‌ها نه تنها قصد کشتن و القای ترس دارند، بلکه به دنبال کنترل قلمرو هستند، یا دست‌کم در انجامدولت را از انجام این کار باز می دارند.

در مناطقی مانند پاکستان، یمن، سوریه، نیجریه، مالی، سومالی و موزامبیک، آنها قبلاً نیز چنین کرده اند. در چندین قسمت دیگر آسیا، آفریقا و خاورمیانه، دولت‌ها با چنین تهدیدی مواجه هستند. بسیاری از جهادی‌ها با خود می‌گویند: «اگر برادران افغان ما می‌توانند یک ابرقدرت را شکست دهند، مطمئناً ما می‌توانیم حاکمان ضعیف خود را شکست دهیم»

دیدگاهتان را بنویسید