به گزارش CNN فارسی، سال گذشته مباحثی در مورد اینکه سال ۱۴۰۰ آغاز قرن پانزدهم است یا پایان سالی که با صفر شروع نمیشود، مطرح شد. این مطلب سال۱۴۰۱ را سرآغاز قرن میانگارد، ولی وارد بحث ریاضی – فلسفی آن نمیشود. انقلاب مشروطه که در قرن سیزدهم مطرح شد، فرآیند یک حرکت اجتماعی- فرهنگی چندین ساله بود، اما وقایع پس از آن ایران را در شرایطی که توان بالقوه تغییرات اجتماعی ژرفی را با خود به همراه داشت، قرار داد. آن تحولات تاریخ یکصد ساله اخیر ایران را رقم زده است.
احمدشاه، آخرین وارث خاندان قاجار در ۱۲ سالگی زمام امور مملکت را در دست گرفت. او آخرین حلقه دوران گذار از قرن ۱۳ هجری شمسی به قرنی نوین بود. در سالهای پایانی قرن سیزدهم، رضاخان میرپنج، وزیر جنگ احمدشاه بود که در شروع قرن چهاردهم از ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۴ مقام نخستوزیری را نیز بر عهده داشت. او که حکومت جمهوری ترکیه را دیده بود خیلی تمایل داشت در ایران نیز یک حکومت جمهوری برپا شود، اما پس از ناکامی در کسب حمایت داخلی برای ایجاد یک نظام جمهوری، نهایتا با انحلال سلطنت قاجاریه در سال ۱۳۰۵، اعلام پادشاهی کرد. جالب است که پس از گذشت قریب یکصد سال نوهاش، رضا پهلوی نیز بر سر دو راهی پادشاهی و جمهوری ایستاده است.
اما نقطه اتصال بین دو قرن، کودتای نظامی سوم اسفند ۱۲۹۹ بود که با هماهنگی نیروهای داخلی؛ رضاخان (فرمانده قوای قزاق)، سید ضیاء طباطبایی (مدیر روزنامه رعد)؛ و خارجی: ادموند آیرونساید، (افسر انگلیسی) و با ورود قوای قزاق تحت فرماندهی رضاخان به تهران، اشغال و کنترل مراکز نظامی و دولتی این شهر، با موفقیت اجرا شد. جالب اینجا است که هم کودتاگران از جانب دولت انگلیس حمایت میشدند و هم سران حکومت قاجار به دولت انگلیس پناهنده شدند.
شباهت جالب دیگری بین کودتای ۱۲۹۹ و انقلاب ۱۳۵۷ وجود دارد؛ در حاشیه کودتای ۱۲۹۹ (چهار سال و چهار ماه پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه) صحبت از جلوگیری از نفوذ شوروی در ایران بود. جالب اینکه دستکم در آغاز انقلاب ۱۳۵۷ نیز کنترل نفوذ شوروی از اهداف اولیه انقلاب تلقی میشد، اما خیلی زود با یک چرخش ۱۸۰ درجهای، روسیه تبدیل به شریک به اصطلاح «استراتژیک» ایران شد.
این نکته نشان میدهد اهداف استراتژیک قدرتهای بزرگ حتی اگر زمانی پنهان بماند، فراموش نمیشود و در زمان مناسبی که امکان تحقق بیابد، مجددا احیا میشود همانگونه که امروز روسیه چنین اهدافی را هم در مورد ایران و هم در مورد اوکراین تعقیب میکند. از طرف دیگر وقتی صحبت از کودتای ۱۲۹۹ میشود مباحث مخالف و موافق زیادی مطرح میشود که شرح و تحلیل آن در این یادداشت نمیگنجد. در اینجا بیشتر به یادآوری چند رویداد عمده قرن بسنده کردهایم.