به گزارش CNN فارسی ، بسیاری باور دارند که سیاست مداران آمریکایی کلا اعتیاد شدید به تحریم کردن دیگران پیدا کرده اند و اگر روزی بگذرد چند تا تحریم بر علیه کشوری وضع نکنند انگار مواد به خونشان نرسیده و به خود می پیچند که چه کنند و که را تحریم کنند.
به هر حال این شرایط موجبات آن شده که اینها اگر کسی را تحریم نکنند مانند دیوانه ها خود را به در و دیوار بزنند و حتی کار به خود آزاری هم برسند.
با توجه به خصومتی که برخی مقامات سیاسی آمریکایی با ایران دارند از یک طرف و مهم تر از آن حق و حقوق و هدیه هایی که به شکل های مختلف از دشمنان ایران برای اعمال تحریم و فشار بر علیه این کشور دریافت می کنند از سوی دیگر، هیچ نمی توان امیدوار بود که آمریکایی ها حاضر باشند تحریم ها را از بالاسر ملت ایران بردارند.
می گویم “ملت ایران” ونه “دولت” و یا “حکومت” ایران چون دهه ها تحریم نشان داده که مشکل آمریکایی ها با حکومت و یا نظام در ایران نیست بلکه مشکل آنها کلا با ملت ایران و ایرانی ها است.
شاید برخی ندانند ولی آمریکایی ها این تحریم ها را از هفتاد سال پیش یعنی زمانی که مصدق نفت ایران را ملی کرد وضع کردند و شروع تحریمها از بعد از انقلاب اسلامی در ایران نبود.
علیرغم سرنگونی مصدق با کودتای آمریکایی انگلیسی و بازگرداندن شاه به قدرت آمریکایی ها و انگلیسی ها هیچ وقت آن تحریم ها را لغو نکردند اما پس از سر کار آمدن شاه فقط آنها را به قول خودشان تعلیق کردند و یا نادیده گرفتند.
مقامات کنگره و مسئولین آمریکایی و انگلیسی هم چون از شاه حق حساب می گرفتند درباره آنها صحبتی به میان نیاوردند، ولی آنها را نگه داشتند تا هر وقت نیاز بود بتوانند با تهدید ایران از شاه حق حساب بگیرند.
شاه هم چند باری تلاش کرد که دولت های آمریکا را متقاعد کند تا تحریم ها را لغو کنند اما دولت های آمریکا بهانه میاوردند چون کنگره تصویب کرده فقط کنگره می تواند آنها را بردارد و دردسر زیادی دارد، حالا که تعلیق شده و اعمال نمی شود چرا خفته را بیدار می کنید؟
آیا این عبارت اخیر آشنا نیست؟
اصلا از جریان ایران بگذریم، زمانی که عراق کویت را اشغال کرد شورای امنیت تحریم هایی را بر علیه این کشور وضع کرد، آمریکا هم طبق معمول همینطور، بعد از اینکه صدام حسین توسط خود آمریکایی ها سرنگون شد و دولت همسو با آنها در عراق سر کار آمد، عراقی ها توقع داشتند این تحریم ها لغو شود، اما چنین نشد.
امری که نشان می داد مشکل آمریکایی ها با صدام حسین نبود بلکه با ملت عراق بود و یا اگر صحیح تر بگوییم طمع آنها در ما یملک ملت عراق بود و هست.
دوازده سال بعد از سرنگونی صدام حسین، دولت عراق نامه ای رسمی به شورای امنیت ارسال کرد و تقاضای لغو این تحریم ها را نمود، اما هنوز که هنوز است نوبت بررسی این نامه در شورای امنیت نرسیده.
چون آمریکا جلوی آن را گرفته.
چرا؟
خوب بر اساس بندی از این تحریم ها همه درآمد نفتی عراق به حسابی در آمریکا واریز می شود که تصمیم گیری درباره آن در اختیار حاکم آمریکایی عراق است.
در آن زمان آقای لوئیس پل برمر به عنوان حاکم غیر نظامی عراق توسط جورج بوش تعیین شده بود.
سال ۲۰۰۴ میلادی هم ماموریت وی در عراق پایان یافت و اصولا باید اختیار اموال عراق به دولت عراق واگذار می شد اما مزه اش زیر دندان آمریکایی ها مزه کرده بود.
به هر صورت امروزه حدود ۱۲۰ ملیارد دلار از اموال فروش نفت عراق در همین حساب قرار دارد و رئیس جمهوری آمریکا خود را تصمیم گیرنده و صاحب اختیار این اموال می داند.
همین دو سال پیش آقای مصطفی الکاظمی در بدو شروع کار خود به عنوان نخست وزیر عراق به آمریکا سفری داشت و از آقای ترامپ تقاضا کرد که پنج ملیارد دلار از پولهای عراق را به دولت عراق بدهد تا هزینه پرداخت حقوق و دستمزد کارمندان و نیروهای مسلح عراق کرد، اما در آن زمان ترامپ مخالفت کرد و علیرغم اینکه آقای الکاظمی جزو نزدیکان آمریکا در عراق به حساب می آید وی را تهدید کرد که اگر دوباره بحث پولهای عراق را مطرح کند هر چه دید از چشم خود دید.
برگردیم به جریان ایران.
بر کسی پوشیده نیست، امروزه یکی از اصلی ترین گره ها در گفتگو های پیش رو در وین بحث لغو تحریمها وبازگشت اموال ایران می باشد.
بدیهی است همه می دانند که محال است آمریکایی ها چنین کاری کنند.
حتی اگر ایرانی ها صد در صد هر چه آمریکایی ها بخواهند را انجام دهند.
خوب برخی سوال می کنند پس چاره چیست؟
به نظر می آید تنها چاره که که در حال حاضر در اختیار ایرانی ها می باشند این است که هر چه قدر می توانند هزینه ادامه این تحریم ها را برای آمریکایی ها و متحدین شان بالا ببرند تا در نهایت هر چه بتوانند از این تحریم ها را بشکنند، بشکنند.
با توجه به این شرایط می توان توقع داشت در گفتگو های آتی وین آمریکایی ها تلاش داشته باشند بر ادامه تحریم ها و تهدید های خوب بر علیه ایران بیافزایند و در مقابل ایران هم هر چه در توان دارد برای افزودن فشار بر علیه طرف مقابل و افزودن هزینه های این رفتار بیافزاید.
خوب بسیاری بیم آن را دارند که در این شرایط ممکن است کار به جنگ و درگیری بکشد.
باید گفت بله این احتمال همیشه وجود دارد ولی اینکه ما ایرانی ها بخواهیم همیشه با ترس و دلهره از اینکه ممکن است با آنها درگیر شویم عمل کنیم قطعا طرف مقابل را در تعدی به حقوقمان جری تر می کند.
بسیاری هم امروزه پیش بینی می کنند در نهایت طرفین به نوعی توافق موقت، که برخی سیاست مداران بحث آن را این روزها مطرح می کنند، برسند که بر اساس آن نه آمریکا همه تحریم ها را لغو می کند و نه ایرانی ها کل برنامه هسته ای خود را (مانند آنچه قبلا انجام شد) نابود می کنند.
به این شکل مقداری از تنش ها کاهش می یابد، هم بخشی از تحریم ها از بالاسر ملت ایران برداشته می شود هم اینکه ایرانی ها برنامه هسته ای خود را در همین مرحله تجمید می کنند و اضافه نمی کنند، اگر همه چیز خوب پیش رفت ممکن است طرفین قدم دیگری بردارند وگر نه ایرانی ها می توانند بلا فاصله هر لحظه بخواهند از آنجایی که برنامه هسته ای خود را تجمید کرده اند ادامه دهند.