به گزارش CNN فارسی ، رشد ضریب جینی در ایران نشان میدهد میانگین هزینهکرد خانوارهای ایرانی به دلار کاهش پیدا کرده است. مرکز آمار ایران چند روز گذشته آمار درآمد و هزینه خانوار شهری و روستایی را در سال ۱۳۹۹ منتشر کرد که نشان میدهد وضعیت کشور تا چه حد بحرانی است و بسیاری از خانوارهای ایرانی شرایط فشار شدید اقتصادی و فقر را میگذرانند. هزینه خانوار شهری که در سال ۹۴ و با فرض دلار ۳۳۰۰ تومانی در حدود ۲۶.۲ میلیون تومان یا معادل نزدیک به ۸ هزار دلار بوده است، در سال ۹۹ به عدد ۶۲.۱ میلیون تومان یا معادل حدودا ۳ هزار دلار رسیده است.
در واقع هزینهکرد خانوارهای ایرانی به دلار تا حدود ۶۰ درصد کاهش داشته است، در مورد خانوارهای روستایی نیز هزینهکرد از حدود ۱۴.۷ میلیون تومان یا حدود ۴۵۰۰ دلار در سال ۹۴ به عدد ۳۴ میلیون تومان یا حدود ۱۷۰۰ دلار در سال ۹۹ رسیده است که در این مورد نیز نشان از کاهش نزدیک به ۶۳ درصدی هزینهکرد خانوار روستایی به دلار دارد. در ادامه به جزئیات این تغییرات در یک سال اخیر خواهیم پرداخت.
فاجعه بزرگ یا رشد ضریب جینی:
ضریب جینی کل کشور در سال ۹۹ با رشد اندک از ۰.۳۹۹۲ به عدد۰.۴۰ رسیده است. این در حالی است که ضریب جینی کشور بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانهها و در سال ۹۲ به عدد ۰.۳۶۵ رسیده بود که عملا در سالهای اخیر با رشد زیاد، تمامی دستاورد مربوطه را از دست داد. عدد کنونی بعد از سال ۹۷ با عدد ۰.۴۰۹۳ بالاترین میزان ضریب جینی در دولت روحانی را دارد که میتوان نشان داد رشد قیمت ارز و رشد بازارهای دارایی همچون مسکن و بورس در این افزایش نقش چشمگیری داشته است. اگر چارهای اندیشیده نشود، احتمالا رشد ضریب جینی همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.
رشد ضریب جینی در این شرایط به عقیده نگارنده یک فاجعه بزرگ است، دلیل آن این است که نشان میدهد نهتنها میانگین هزینهکرد خانوارهای ایرانی به دلار کاهش پیدا کرده است، بلکه به احتمال زیاد با توجه به رشد قیمت دلار و بازار سرمایه و ثروتمند شدن عده کمی در ایران، باقی مردم ایران بسیار کمتر از این میزان هزینه میکنند که این نشان میدهد عمده مردم ایران وضعیت بسیار بدتر از میانگین نیز داشته باشند. البته برای نتیجهگیری باید دادههای بیشتری همچون شاخص اتکینسون نیز داشته باشیم، اما به نظر میرسد وضعیت بخش مهمی از جامعه بحرانی باشد.
بررسی درآمد و هزینه خانوارهای شهری:
بنابراین آمار میانگین هزینه کل خانوارهای شهری کشور در سال ۱۳۹۸ به صورت خالص ۴۷.۳ میلیون تومان (با فرض دلار ۱۲ هزار تومان، معادل ۴ هزار دلار) بوده است که این عدد در سال ۱۳۹۹ با رشد ۳۱ درصدی به عدد۶۲.۱ میلیون تومان رسیده است که با فرض قیمت دلار ۲۰ هزار تومان به صورت میانگین در سال ۹۹، کل هزینه یک خانوار شهری در مدت یک سال در حدود ۳ هزار دلار (ماهانه ۲۵۰ دلار) بوده است!! این را میتوان یکی از مهمترین بحرانهای معیشت ایران بعد از انقلاب دانست.
از طرفی دیگر میانگین درآمد خانوار شهری در سال ۱۳۹۸ در حدود ۵۴.۱ میلیون تومان (با فرض دلار ۱۲ هزارتومانی، معادل ۴۵۰۰ دلار) بوده است که با رشد ۳۸ درصدی به عدد ۷۴.۶ میلیون تومان رسیده است که با فرض قیمت ۲۰ هزارتومانی دلار، درآمد خانوار ایرانی به حدود ۳۷۰۰ دلار میرسد. این وضعیت نشان میدهد وضعیت درآمد و هزینه خانوارهای شهری ایرانی برای دومین سال پیاپی به مرحله سربهسر رسیده و خانوارهای ایرانی در حدود ۸۵ درصد از درآمدهای خود در سال ۹۹ هزینه کردند. در سال ۹۸ خانوارهای شهری ایرانی در حدود ۹۰ درصد از درآمدهای خود را هزینه کردند.
شیوه هزینهکرد خانوارهای شهری:
هزینههای خوراکی و دخانی خانوارهای شهری در سال ۹۸ معادل ۱۱.۷ میلیون تومان یا در حدود ۲۵ درصد از کل هزینهها و حدود ۲۱.۶ درصد از کل درآمدهای یک خانوار شهری است. این عدد در سال ۹۹ با رشد ۳۷ درصدی به ۱۶.۱ میلیون تومان رسید که معادل ۲۶.۵ درصد از کل هزینههای خانوار شهری و ۲۱.۵ درصد از کل درآمدهای خانوار شهری است.علاوه بر این ۳۷ درصد از هزینههای خانوار شهری صرف مسکن، سوخت و روشنایی میشود که با توجه به سهم ۲۶ درصدی هزینههای خوراکی و دخانی، به صورت کلی ۶۳ درصد از هزینههای یک خانوار شهری صرف خوردوخوراک و مسکن میشود و هر خانوار ایرانی معادل ۳ درصد یا در حدود ۱.۸ میلیون تومان (کمتر از ۱۰۰ دلار) در سال هزینه تفریحات خود میکند که عدد بسیار کمی است.
بررسی درآمد و هزینه خانوارهای روستایی:
هزینه کل خانوارهای روستای در سال ۹۸ عدد ۲۶.۱ میلیون تومان (با فرض دلار ۱۲ هزارتومانی، معادل ۲۲۰۰ دلار) بوده است که این رقم در سال ۹۹ با رشد ۳۰.۵ درصدی به عدد ۳۴ میلیون تومان (با دلار ۲۰ هزارتومانی، معادل ۱۷۰۰ دلار) رسیده است. این عدد یعنی هر خانوار روستایی در ماه حدود ۱۵۰ دلار هزینه کرده است.
درآمدهای خانوار روستایی نیز در سال ۹۸ معادل ۲۹.۷ میلیون تومان (با دلار ۱۲ هزارتومانی، معادل ۲۵۰۰ دلار) بوده است که با رشد ۴۱.۶ درصدی در سال ۹۹ به عدد ۴۲ میلیون تومان (با دلار ۲۰ هزارتومانی، معادل ۲۱۰۰ دلار) رسیده است.هزینه خوراکی و دخانی خانوار روستایی در سال ۱۰.۲ میلیون تومان بوده است که این رقم با رشد ۳۲.۹ درصدی به عدد ۱۳.۶ میلیون تومان رسیده است. این یعنی در حدود ۴۰ درصد از هزینهها و ۳۲ درصد از درآمدهای خانوار روستایی مربوط به بخش خوراکی و دخانی است.
شیوه هزینهکرد خانوارهای روستایی:
از مجموع هزینهکرد خانوارهای روستایی حدود ۴۰ درصد مرتبط با خوراک و دخانی است و ۱۹ درصد نیز به مسکن تعلق دارد؛ بنابراین در مجموع ۵۹ درصد از هزینههای خانوارهای روستایی به خوراک، دخانیات و مسکن مرتبط است. نکته جالب ماجرا این است که تنها یک درصد از هزینههای خانوارهای روستایی به تفریحات، سرگرمی و خدمات فرهنگی مرتبط است که با توجه به هزینه سالانه ۳۴ میلیون تومانی، یک خانوار روستایی در سال تنها حدود ۳۴۰ هزار تومان یا معادل حدودا ۱۷ دلار را به تفریح اختصاص میدهد که عدد بسیار کمی است.
قبل از انقلاب وضعیت کشور به چه صورتی بود؟
در مورد بودجه خانوار قبل از انقلاب دادههای زیادی وجود ندارد، اما تولید ناخالص داخلی سرانه مردم ایران براساس قیمتهای ثابت سال ۲۰۱۰ در سالهای پیش از انقلاب به عدد ۱۰ هزار دلار نیز رسیده بود، این در حالی است که در سال ۲۰۲۰ این عدد ۵۹۴۳ دلار برآورد شده است. این عدد دست کمی از یک فاجعه بزرگ برای مردم ایران ندارد. در دورانی که تمامی دنیا در حال توسعه رفاه خود بوده است، درآمد سرانه مردم ایران نزدیک به ۴۰ درصد کاهش داشته است!!!
مردم ایران از چه وسیله نقلیه شخصی استفاده میکنند؟
بنا بر آمار ارائه شده ۵۳.۱ درصد از خانوارهای شهری ایران در سال ۹۸ و ۹۹ اتومبیل شخصی داشتند که این رقم برای خانوارهای روستایی در سال ۱۳۹۸ عدد ۳۲.۷ درصد و در سال ۱۳۹۹ به عدد ۳۴.۱ درصد رسیده است. با همین حساب سرانگشتی مشخص است که در حدود نیمی از مردم ایران اتومبیل شخصی ندارند و این اتفاق مهر تایید دیگری بر این واقعیت است که عمده یارانه سوخت همچون یارانه بنزین به قشر ثروتمند جامعه میرسد. استفاده از موتورسیکلت در خانوارهای شهری از ۱۴.۱ درصد به عدد ۱۲.۷ درصد رسیده است، اما در خانوادههای روستایی این عدد از ۲۷.۲ به ۲۴.۷ رسیده است. در واقع چه در حوزه شهر و چه در حوزه روستا استفاده از موتورسیکلت کاهش داشته است.
۹۸.۱ درصد از خانوارهای شهری و ۹۵.۶ درصد از خانوارهای روستایی در سال ۹۹ از تلویزیون رنگی استفاده میکردند. در میان وسایل الکتریکی پرمصرف شاید برای شما جالب باشد بدانید که ۸۷.۳ خانوار شهری و ۵۸.۱ درصد از خانوارهای روستایی از ماشین لباسشویی و ۷.۶ درصد از خانوارهای شهری و ۰.۴ درصد از خانوارهای روستایی در سال ۹۹ از ماشین ظرفشویی استفاده میکردند.در واقع لوازم گرانقیمت خانگی همچون ماشین ظرفشویی هنوز در بخش بزرگی از خانوارهای ایرانی وجود ندارد که همین میتواند بازار روبهرشد این صنعت را نشان دهد.