به گزارش CNN فارسی، در هفته جاری پس از هشدار امای فایو (سازمان اطلاعات داخلی بریتانیا) در مورد یک “عامل چینی” که به درون پارلمان آن کشور نفوذ کرده بود بریتانیا در مرکز توجهات درباره نفوذ جاسوسان خارجی قرار گرفت.
هفته پیش از آن، اما یک امریکایی مصری تبار در نیویورک بازداشت شد. اتهام مطرح شده علیه او جاسوسی از مخالفان تبعیدی رژیم سرکوبگر “عبدالفتاح السیسی” رئیس جمهوری فعلی مصر بوده است. پرونده او از یک موضوع مهم در حوزه امنیت ملی امریکا پرده برداشت که کمتر مورد توجه قرار گرفته است: استخدام و به کارگیری نیروهای پلیس ایالتی و محلی امریکا توسط آژانسهای اطلاعاتی خارجی. این یک کتاب بازی است که احتمالا در سراسر جهان از جمله در بریتانیا مورد استفاده قرار میگیرد و از روی آن نسخه برداری میشود.
بر اساس کیفرخواست فدرال که در تاریخ ۶ ژانویه صادر شد یک شهروند مصری – امریکایی دو تابعیتی در منهتن از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ میلادی با مدیریت و تحت کنترل چندین آژانس امنیتی مصری برای پیشبرد منافع حکومت مصر در داخل خاک امریکا فعالیت کرده بود. جرجس که به عنوان معاون بانک کپیتال وان (Capital One) کار میکرد آشکارا واسطهای میان مقامهای مصری و اعضای پلیس امریکا بوده است و به گفته وزارت دادگستری یک همکار مخفی داشته که منبعی درون پلیس امریکا بوده است.
وزارت دادگستری از این فرد به عنوان “منبعی درون دستگاه اجرای قانون محلی” یاد کرده است. استراق سمع صورت گرفته توسط پلیس فدرال (اف بی آی) از صحبتهای میان جرجس و مقامهای مصری نشان میدهد که او از افسران پلیس ناشناسی برای کسب اطلاعات خصوصی درباره فعالان مخالف حکومت مصر در امریکا سوء استفاده کرده بود.
دستگاه قضایی امریکا اعلام کرده که پرونده جرجس غیر معمول است و پیشتر به خصوص در سالهای اخیر بیسابقه بوده است. این در حالی است که “فرانک فیگلیوزی” رئیس سابق ضد جاسوسی “اف بی ای” میگوید آژانسهای جاسوسی خارجی برای استخدام نیروهای پلیس ایالتی و محلی و مقامهای امنیت ملی امریکا سالهاست که تلاش کرده اند و این مسئلهای دائمی است.
او به “اسپای تاک” میگوید:”سرویسهای اطلاعاتی خارجی به طور مداوم به دنبال جذب افسران پلیس امریکایی برای دسترسی به اطلاعات آنان هستند. این موضوع به آنان کمک میکند تا مخالفان رژیمهای سیاسی را ردیابی کنند. هم چنین، این موضوع یک نگرانی قابل توجه است. آنان میخواهند اطلاعات غیر عمومی را بدانند. پلیس مخفی رژیمهای خارجی میخواهد بداند یک فرد مخالف کجا زندگی میکند؟ نام اعضای خانواده او چیست؟ کجا کار میکند؟
آنان حتی شاید به افسران پلیس پول داده باشند تا مخالفان سیاسی را تحت رصد و نظارت قرار دهند و گزارشها را به رابطهای آژانسهای اطلاعاتی خارجی ارائه دهند. فعالان سیاسی به طور مرتب گزارش دادهاند که گاهی اوقات توسط خودروهای پلیس محلی تحت تعقیب قرار گرفتهاند. فیگلیوزی میگوید شخصا با مواردی از عوامل چینی، کوبایی، ترک و اسرائیلی مواجه شده که از افسران پلیس محلی امریکا بهره برداری کردهاند.
در سال ۲۰۲۰ میلادی، یک افسر پلیس تبتی تبار نیویورک متهم به کمک به دولت چین در جمع آوری اطلاعات و سرکوب چینیها در خارج از کشور به ویژه در میان تبتیهای ضد کمونیست در نیویورک شده بود.
“بیل ایوانینا” یکی از مقامهای ارشد سابق ضد جاسوسی امریکا به “اسپای تاک” میگوید :”من میتوانم در مورد این موضوع به ۲۰ سال پیش بازگردم. این مسئلهای در سطح تسلیحات کشتار جمعی نیست بلکه یک تهدید امنیتی ملی نگران کننده و فوری برای امریکاست”.
او به وزارت امنیت کشور چین (MSS) و دفتر امنیتی شانگهای آن اشاره میکند و میگوید:”ماموران آن به اینجا (امریکا) میآیند و با مجریان قانون ایالتی و محلی همکاری میکنند تا آموزش ببینند و سیاستها و قابلیتهای آن را درک کنند و سپس به عنوان شخصی که معمولا در بخش اداری است برای دسترسی به سوابق و دادهها اقدام میکنند”.
ایوانینا میافزاید:”آنان در تماس تلفنی با پلیس میگویند:”گوش کنید ما به دنبال یک فراری هستیم که نام او “جو چن” است. ما فکر میکنیم او ممکن است در ایالت شما باشد”. در آن زمان نیروهای پلیس امریکایی کمک میکنند، زیرا بر این باورند که همتایان خارجی شان دقیقا مانند آنان هستند و دلیلی نمیبینند که خلاف آن را باور کنند.
چین در سال ۲۰۱۴ میلادی عملیات موسوم به “شکار روباه” را راه اندازی کرد یک برنامه اقدام مخفی جهانی با هدف ردیابی و بازگرداندن مخالفان سیاسی خارج از کشور و جنایتکاران فراری. از دید دولت چین تفاوتی میان جنایتکاران و تبهکاران فراری با مخالفان سیاسی تبعیدی وجود ندارد. ایوانینا میگوید:”این بسیار بد است، زیرا ماموران چینی اغلب به آدم رباییهای وقیحانه متوسل میشوند. آنان به دنبال فرصتهایی برای پرورش منابع در ادارات پلیس امریکا به منظور کمک به ردیابی اهداف شان هستند”.
ایوانینا میگوید روسها نیز برای نفوذ در پلیس محلی امریکا رویکردی طولانی مدت داشته اند. او میافزاید:”آنان از پسران و دختران امریکاییهای مهاجر روس تبار در ادارات پلیس در فلوریدا، نیویورک و واشنگتن دی سی استفاده کرده اند نقاطی که جوامع روس قابل توجهی وجود دارند. آنان دوست دارند با دست خود به یک فراری دست پیدا کنند و او را در چنگال خود بگیرند”.
با این وجود، او اشاره میکند که نفوذ روسها تنها به کسب اطلاعات درباره دشمنان حکومت روسیه محدود نمیشود. نفوذ روسیه در ادارات پلیس با اهداف جنایت سازمان یافته از جمله بردگی و قاچاق زنان به عنوان کارگران جنسی به خصوص از طریق کلابهای استریپ تیز (رقص برهنه) را شامل میشود. در فلوریدا مناطقی وجود دارند که بهتر میتوان گفت شهری از روسیه قلمداد میشوند. سیستم امنیتی روسیه یک افسر پلیس سطح پایین یا کارآموز یا دستیار اداری را وارد سیستم پلیس امریکا میکند سپس ده سال بعد او در موقعیت برجستهای قرار میگیرد. در این باره به آمار سال ۲۰۱۷ میلادی درباره خرید املاک در فلوریدای جنوبی توسط روسها توجه کنید که صدرنشین بودهاند.
همان گونه که پرونده “جرجس” نشان میدهد نه تنها رژیمهای دشمن بلکه رژیمهای دوست امریکا نیز در استخدام و ارتباط گیری با افسران پلیس امریکا برای بهره برداری از آنان به نفع منافع خود رفتاری تهاجمی دارند.
یکی از شیوههای جذب جاسوسان از میان نیروهای پلیس از طریق “گردشگری پلیسی” است که در جریان آن به پلیس ایالتی و محلی برای گشت و گذار در مکانهای تاریخی بلیت ارائه میکنند و یا هدایای نقدی را برای آنان در نظر میگیرند و تلاش میکنند آنان را در محیطی آرام و اغلب پرنشاط قرار دهند. فیگلیوزی و ایوانینا میگویند مصر و ترکیه در این زمینه تخصص خاصی دارند.
برای مثال، پیر جرجس در سازماندهی سفری در سال ۲۰۱۸ نقش داشته که در آن ۱۰۰ افسر پلیس نیویورک برای تماشای مناظر تاریخی مصر تاریخی به آن کشور سفر کرده بودند. این سفر با این هدف صورت گرفت تا دیدگاه مثبتی از رژیم مصر برای افسران پلیس ایجاد شود و آنان متقاعد به همکاری شوند این در حالی است که گزارشها نشان میدهند شکنجه و بازداشت فعالان حقوق مدنی و روزنامه نگاران مصری امری متداول در آن کشور است. طبق متن کیفرخواست دست کم یکی از افسران پلیس نیویورک اعتراف کرده که به جرجس کمک کرده بود تا مخالفان سیاسی رژیم سیاسی مصر را در امریکا ردیابی کند.
فیگلیوزی میگوید از جمله دیگر حربههای رایج آژانسهای اطلاعاتی برای جذب جاسوس از میان نیروهای پلیس امریکا انتشار آگهیهایی با مضامینی، چون “یادگیری نحوه اجرای قانون در کشورهای دیگر: است. آنان میگویند:”بیایید رابطهای بهتر میان پلیس دو کشور برقرار کنیم و در مورد مسائل در سطوح عالی صحبت کنیم”.
ایوانینا میگوید:”من میتوانم از هشت کشور نام ببرم که این حربه را عملیاتی کردهاند”.
فیگلیوزی میافزاید:”از این بدتر هم شده است. سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی خارجی به ویژه در ترکیه و اسرائیل به طور مرتب از مقامهای ارشد اجرای قانونی دولتی و ایالتی دعوت میکنند تا بازدیدهای طولانی مدت و با دستمزد کامل داشته باشند. بازدیدهایی که برای نزدیک شدن به روسای پلیس مختلف در شهرهای کوچک و متوسط طراحی شدهاند. هم چنین، سرویسهای اطلاعاتی خارجی این امریکاییها را از نزدیک برای فراهم ساختن فرصتهای باج خواهی از آنان تحت نظر قرار میدهند”.
فیگلیوزی میگوید:”این یک شرم برای هر افسر پلیس سطح بالای امریکایی است که فکر نمیکند در اتاق هتلاش دوربین وجود دارد و این که تلاشهایی برای به دام انداختن او از طریق اغواگری زنان یا مواد مخدر صورت خواهد گرفت. این موارد پیشتر رخ داده اند”.
ایوانینا میگوید:”پلیس فدرال دو دهه را صرف هشدار دادن به مجریان قانون ایالتی با کمک سازمانهای مجری قانون در سطح ملی کرده است. با این وجود، این یک نبرد دشوار بوده است و با وجود حدود ۱۸ هزار اداره پلیس در سراسر کشور که اکثرا سرنخ زیادی از طراحیهای دشمنان خارجی ندارند و یا از منابع لازم برای بررسی آنان برخوردار نیستند نیروهای شان طعمههای آسانی برای ماموران خارجی هستند مامورانی که تظاهر میکنند خواستار رابطهای عادی و دوستانه با افسران پلیس هستند”.
فیگلیوزی با ناراحتی میگوید:”دیگر نمیتوانم تعداد روسای پلیس یا دستیاران روسای امریکایی که با آنان برخورد داشتهام را بشمارم کسانی که به من میگویند به ترکیه رفتهاند و آنجا مکان زیبایی است غافل از آن که آنان طعمه آژانسهای اطلاعاتی خارجی بودهاند”. همین امر در مورد مصر و پرونده جرجس نیز صدق میکند.