بانک جهانی در آمارهای جدید خود درباره اقتصاد ایران میگوید، تولید ناخالص داخلی کشور بر اساس قیمت جاری دلار آمریکا در سال گذشته به زیر ۱۹۲ میلیارد دلار رسیده که کمتر از نصف سال ۲۰۱۷ و کمتر از یک سوم سال ۲۰۱۲ است.
جایگاه اقتصادی ایران نیز طی سه سال گذشته از رده ۳۱ در میان کشورهای جهان به ۵۱ سقوط کرده است.
تولید ناخالص داخلی بر اساس قیمت جاری دلار به زبان ساده و عمومی عبارت است از ارزش سالانه محصولات تولیدی و خدمات انجام شده در ایران بر اساس نرخ جاری دلار در بازار آزاد.
نکته نگرانکننده اینکه تولید ناخالص داخلی ترکیه و عربستان بر اساس قیمت جاری دلار در سال گذشته میلادی، سه برابر و امارات و اسرائیل با ۹ میلیون جمعیت، بیش از دو برابر ایران بوده است.
آمارهای بانک جهانی میگوید حجم اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۰ به سطح سال ۲۰۰۴ رسیده است.
در این میان، پیمان مولایی دبیر کل انجمن اقتصاددانان ایران با انتشار توئیتی به آمارهای بانک جهانی اشاره کرده و گفته است: «توليد ناخالص داخلی ايران سقوط آزادی داشته است كه جبرانش نيازمند حداقل ١٠ سال رشد اقتصادی بالای ٦ درصد است».
یکی از علل این موضوع بیتردید خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۹۷ و اعمال تحریمهای سخت علیه ایران است، اما افت چشمگیر ارزش ریال به خاطر افزایش شدید نقدینگی و سیاستهای نادرست و مدیریت ناکارآمد نیز از علل اصلی سقوط اقتصادی کشور است.
دولت طی سالهای گذشته همواره از بانک مرکزی بعنوان ماشین چاپ پول برای پر کردن کسری بودجه استفاده کرده و نقدینگی طی سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ در ایران بیش از دو برابر شده که نتیجه آن در افت سریع ارزش ریال و تورم ۵۰ درصدی نمایان شده است.
افت چشمگیر ارزش ریال باعث شده است که ارزش محصولات تولیدی و خدمات به رغم تورم بسیار بالا، بر اساس دلار آمریکا سقوط شدیدی داشته باشد.
نرخ دلار از حدود ۴ هزار تومان در سال ۹۶ به ۲۵ هزار تومان در سال گذشته رسید و اکنون بالای ۲۷ هزار تومان است.
اقتصاد ایران بر اساس قیمت جاری دلار در سال گذشته تنهای سهمی ۲ دهم درصدی در اقتصاد ۸۵ تریلیون دلاری جهان داشته است، در حالی که جمهوری اسلامی طی سالهای گذشته رسیدن به جایگاه ۱۸ بزرگترین اقتصادهای جهان را هدفگذاری کرده بود.
آمریکا با نزدیک ۲۱ تریلیون دلار، چین ۱۴.۷ تریلیون دلار، ژاپن ۵ تریلیون، آلمان ۳.۸ تریلیون و بریتانیا با ۲.۷ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۰ بزرگترین اقتصادهای جهان بودهاند.
نکته اینکه، اقتصاد ایران بر اساس نرخ جاری دلار در سال گذشته در ردیف کشورهایی مانند پرو، یونان و قزاقستان قرار گرفته است.
در میان کشورهای منطقه ترکیه با ۷۲۰ میلیارد دلار، عربستان ۷۰۰ میلیارد دلار، امارات ۴۲۱ میلیارد دلار، اسرائیل ۴۰۲ میلیارد دلار، مصر ۳۶۲ میلیارد دلار و پاکستان ۲۶۴ میلیارد دلار اقتصاد بزرگتری نسبت به ایران دارند و حتی اقتصاد عراق جنگزده نیز به ۱۶۷ میلیارد دلار رسیده که اختلاف اندکی با ایران دارد.
اگر سرانه تولید ناخالص داخلی را مد نظر قرار دهیم، تمام کشورهای همسایه ایران به غیر از پاکستان و افغانستان وضعیت بهتری نسبت به ایران دارند.
راههای دیگر محاسبه تولید ناخالص داخلی
آنچه که گفته شد، ارزش تولید ناخالص داخلی بر اساس قیمت جاری دلار است، اما در آمارهای بینالمللی روشهای دیگری برای نشان دادن ارزش اقتصاد کشورها نیز وجود دارد که بیشتر برای تعیین تغییرات سالانه و میزان رشد اقتصادی اعمال میشود، نه محاسبه ارزش واقعی اقتصاد کشورها.
برای نمونه روش محاسبه ارزش تولیدات و خدمات یک کشور بر اساس قیمتهای ثابت یک سال پایه، مانند سال ۲۰۱۰، یکی از این روشها است.
معمولا در آمارهای بینالمللی از این روش برای محاسبه «نرخ رشد اقتصادی» کشورها استفاده میشود. در این روش، ارزش تولید ناخالص داخلی برای هر سال، بر اساس ارزش همان محصولات تولیدی یا خدمات بر اساس نرخ دلار در سال ۲۰۱۰ محاسبه میشود و بسیاری از عوامل مانند تورم، نوسانات نرخ ارز و غیره در این محاسبه دخالت داده نمیشود و مبنای محاسبه برای همه سالها را بر اساس معیارها و استانداردهای سال ۲۰۱۰ میگذارند.
آمارهای بانک جهانی نشان میدهد حتی با نرخ ثابت دلار و قیمتهای سال ۲۰۱۰، تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۰ حدود ۴۹۹ میلیارد دلار بوده که ۱۱ درصد کمتر از سال ۲۰۱۷ است.
البته باز هم روشهایی مانند محاسبه اقتصاد یک کشور بر اساس برابری قدرت خرید، یا بر اساس پول ملی خود کشورها و غیره وجود دارد.
برای نمونه آمارهای بانک جهانی نشان میدهد اگر با ریال ایران محاسبه کنیم، تولید ناخالص داخلی کشور در سال ۲۰۲۰ نسبت به سال ۲۰۱۷ دو برابر شده است. این موضوع نیز طبیعی است، چرا که تورم در ایران طی این سالها افسارگسیخته بوده و ارزش محصولات تولیدی و خدمات همواره سیر صعودی داشته است. به هر حال این روش برای محاسبه تولید ناخالص داخلی کشورها و تغییرات آن نسبت به سالهای پیش کاربرد عملی ندارد.
اولویتها و اقتصاد
اگرچه مقامات ایران مخالف تحریمها هستند، اما نهادهایی وجود دارند که از تحریمها سود میبرند و اقتصاد و تجارت کشور را در انحصار خود در میآورند و همچنین شواهد نشان میدهد که اولویت جمهوری اسلامی اصولا موضوعات اقتصادی نیست.
برای نمونه هزینه تولید برق هستهای هم اکنون با برق خورشیدی یا بادی برابری میکند و ایران با ۳۰۰ روز آفتابی، بهشتی برای تولید برق از انرژی خورشیدی است، اما سهم انرژیهای تجدیدپذیر از تولید برق کشور حدود نیم درصد و سهم انرژی هستهای حدود ۱.۵ درصد است که هر دو مورد در واقع سهم چندانی در تولید برق کشور ندارند.
یا اینکه، ایران سالهاست با کسری برق در فصول سرد مواجه است، به رغم آن، سالانه ۱۸ میلیارد متر مکعب گازی را که همراه با نفت از میادین نفتی استخراج میشود، در مشعلها آتش زده و به هدر میدهد، در حالی که اگر جمعآوری و پالایش میکرد، کسری گاز کمتری داشت و ارزش سالانه این میزان گاز نیز حدود ۳ میلیارد دلار است.
نکته مهمتر اینکه بر اساس برآورد «پروژه جهانی کربن»، مشعل سوزی گازهای همراه نفت در ایران سالانه منجر به تولید ۷۶ میلیون تن گازهای گلخانهای میشود که بالاترین رقم در جهان است، اما مقامات ایران چندان توجهی به این موضوع ندارند. ایران با نزدیک به ۸۰۰ میلیون تن تولید گازهای گلخانهای که مهمترین عامل آلودگی هوا و گرمایش زمین است، در رده ششم جهان قرار دارد و هر سال این رقم افزایش مییابد.
در حوزههای دیگر اقتصاد نیز وضعیت مشابهی حاکم است، از نبود شفافیت اقتصادی، عدم فضای رقابتی، رانت تا انحصار، همگی موید این نکته است که مسائلی از این دست در اولویتهای پایین جمهوری اسلامی قرار دارند و اتفاقا در اظهارات مقامات ارشد جمهوری اسلامی نیز به وضوح دیده میشود.