به گزارش CNN فارسی یک زن سیک هندی متولد بریتانیا، با تبدیل شدن به اولین زن غیرسفیدپوست که یک سفر انفرادی به قطب جنوب را تکمیل کرد، تاریخ ساز شد.
کاپیتان هارپریت چاندی، ۳۲ ساله، از دربی، روز دوشنبه در چهلمین روز از سفر بدون کمک ۷۰۰ مایلی خود در بیابان قطب جنوب با دمای منفی ۵۰ درجه سانتیگراد و سرعت باد تا ۶۰ مایل در ساعت، به قطب جنوب رسید.
چاندی، فیزیوتراپیست ارتش بریتانیا که خود را “Polar Preet” برای راهپیمایی می نامد، پس از ورود در یک وبلاگ صوتی گفت: “من به قطب جنوب رفتم که در آن برف بارید. واقعاً واقعاً اینجا هستم. این بار اینجا بود. همیشه خیلی بیشتر از من. “من میخواهم آنها را تشویق کنم که خودشان را تحت فشار بگذارند و بدون اینکه برچسب شورش زده شوند، خودشان را باور کنند. بارها به من “نه” گفتهاند و فقط به من گفتهاند که کار عادی را انجام دهم. من نمیخواهم. فقط سقف شیشه ای را بشکن، می خواهم آن را به میلیون ها تکه تکه کنم.”
بن والاس، وزیر دفاع بریتانیا، به او تبریک گفت و گفت: “سفارشی برای تاریخ سازی یک الهام بخش و یک دستاورد فوق العاده برای همه ما است”.
چندی در ۱۹ سالگی به نیروهای ذخیره ارتش پیوست و حدود ۶ سال پیش به ارتش عادی پیوست، در حالی که هرگز در زندگی خود اردو نگذاشته بود.
چندی در ۱۹ سالگی به نیروهای ذخیره ارتش پیوست و حدود ۶ سال پیش به ارتش عادی پیوست، در حالی که هرگز در زندگی خود اردو نگذاشته بود.
این هواپیما پس از رها شدن توسط یک هواپیمای دوقلوی اوتر در ۲۴ نوامبر، سفر خود را از ورودی هرکول آغاز کرد. او بدون هیچ منبعی در یک آتشدان و یک سورتمه کوچک اسکاندیناویایی که ۸۷ کیلوگرم غذای خشک شده یخ زده را حمل می کرد، سفر کرد. او هر روز تا ۱۱ ساعت در روز اسکی میکرد، موادی شبیه فرش زیر اسکیهایش میپوشید تا برف را بگیرد، و هر شب چادری میزد، برفها را برای نوشیدن آب میکرد و غذاهایی مانند رشته گوشت خوک میپخت. او گاهی اوقات روی زمین یخی می افتاد و در روز باکسینگ استفراغ می کرد و اسهال می گرفت. بعضی روزها “سفید” بود و روزها کسی را نمی دید.
موسیقی Bhangra از افرادی مانند Diljit Dosanjh و Jay Sean، همراه با کتاب های صوتی، باعث شده است که او به ۴۵ یادداشت صوتی که دوستانش در تلفن او ضبط کرده اند گوش دهد و در مورد عروسی آینده خود با دیوید شریک زندگی خود خیال پردازی کند. او راخی پوشید که توسط دو برادر بزرگترش برای محافظت به او بسته شده بود و به همه یادآوری کرد که “تغییر سنت ها اشکالی ندارد”.
او اغلب زندگی خود را در پست های وبلاگ خود منعکس می کرد. او گفت: “کسانی که ما را عقب می اندازند اغلب نزدیک ترین افراد به ما هستند. اغلب از من به عنوان یک شورشی یاد می شود زیرا کارهایی خارج از هنجار انجام می دهم و محدودیت هایم را پشت سر می گذارم.” او گفت که گوش دادن به Bhangra “من را مجبور کرد به ریشه های پنجابی خود و هر چیزی که در مورد آنها دوست دارم فکر کنم.”
او اغلب زندگی خود را در پست های وبلاگ خود منعکس می کرد. او گفت: “کسانی که ما را عقب می اندازند اغلب نزدیک ترین افراد به ما هستند. اغلب از من به عنوان یک شورشی یاد می شود زیرا کارهایی خارج از هنجار انجام می دهم و محدودیت هایم را پشت سر می گذارم.” او گفت که گوش دادن به Bhangra “من را مجبور کرد به ریشه های پنجابی خود و هر چیزی که در مورد آنها دوست دارم فکر کنم.”
او توضیح داد که چگونه از ریشههای هندیاش خجالت میکشید – او گفت: “تخمها به سمت من پرتاب میشد و مردم به خاطر اینکه در جوانی متفاوت به نظر میرسیدم به من تف میدادند.” مدتی طول کشید تا از فرهنگ و ریشههایم قدردانی کنم، بنابراین دلیل اینکه خودم را یک زن رنگین پوست توصیف میکنم این است که در نهایت به رنگ پوست، ریشهها و فرهنگم افتخار میکنم. خیلی وقتها که شبیه یک کاوشگر قطب شمال نیستم… بیایید تصویری را که انتظار دارید ببینید، تغییر دهیم.”
یکی از وبلاگ های او به پدربزرگش اختصاص دارد که با تولد و بزرگ شدن او به انگلستان نقل مکان کرد. او گفت: “او همیشه باعث میشد در جامعهای که گاهی کمتر شبیه او بودم، به همان اندازه احساس اهمیت کنم. همیشه فکر میکردم که او شبیه یک بابانوئل هندی است.” او همچنین در مورد اینکه فکر میکند چند نفر از جامعه هندی به Southall میروند، توضیح داد. او گفت: “هنوز می توانم تصور کنم که چرا آنها فکر می کردند که من برای رفتن به ساوت هال چنین معامله بزرگی کردم. حدس می زنم اینجا کمی سردتر باشد.”
آماده سازی او شامل چندین تمرین آموزشی گسترده مانند کشیدن لاستیک ها بود و اوایل سال برای یک سفر گرم کننده به گرینلند رفت.