به گزارش CNN فارسی همزمان با گسترش واکنشها به بیانیه زنان سینماگر علیه خشونت و تعرض جنسی در سینما روزنامه فرهیختگان در گفتگو با چند نفر از این سینماگران جزییات جدیدی از این تعرضها را منتشر کرده. این گزارش با صحبتهای یکی از بازیگران جوان سینما آغاز میشود.
«سال آخر دانشگاه از طریق یکی از دوستانم متوجه شدم که برای فیلمی تست میگیرند. خیلی سریع به محل تست مراجعه کردم وقتی نوبت من شد به داخل اتاق رفتم و چند تست ساده از من گرفتند و برخلاف آنچه از دیگران دیده بودم که پس از تست آنجا را ترک میکردند، از من خواستند در سالن منتظر بمانم تا نکته مهمی را به من بگویند. حدود یک ساعت منتظر ماندم تا آقایی -که بعدها فهمیدم دست راست آقای کارگردان است- مرا به اتاق دیگری هدایت کرد و بعد از بستن در از من پرسید آیا میخواهم راه ۱۰۰ ساله را یکشبه طی کنم یا نه؟ با ذوق ناشی از امیدواری گفتم بله، چراکه نه. او روی کاغذ آدرسی نوشت و به من داد و از من خواست تا آن شب به آن آدرس بروم و برای ساعاتی خوش بگذرانم. خیلی تعجب کردم و پرسیدم اینجا لوکیشن فیلمبرداری است؟ او خندید و گفت که نه، خانه آقای کارگردان است. من که تازه متوجه نیت آنها شده بودم، گفتم برای چه باید به خانه آقای کارگردان بروم؟ که آن آقا با ژستی که هیچگاه نمیتوانم فراموش کنم گفت الکی الکی که نمیشه وارد سینما شد. من چون دیدم هر لحظه احتمال شنیدن الفاظ رکیک وجود دارد از صندلی بلند شدم و بهسمت در رفتم که او بهسوی من هجوم آورد، مرا به دیوار چسباند و ضمن اصطکاک با من گفت بدبخت! حالا که شانس بهتو رو آورده، داری خرابش میکنی؟ کلی از این دانشجوها از خدایشان است که این آقای کارگردان، سلام آنها را علیک بگوید. من در آن لحظه به هیچچیز فکر نمیکردم. فقط تنها چیزی که یادم است اینکه آن آقا را با قدرت تمام به گوشهای هل دادم و بلافاصله از آن اتاق خارج شدم و تا چند کیلومتر فقط دویدم و گریه کردم. اگرچه آن اتفاق برای من ختم به خیر شد، من نسبت به محیطهای بسته فوبیا پیدا کردم. این اتفاق باعث شد تا چندسال قید حضور در سینما را بزنم.
بعدها هم که متمایل شدم، بهدلیل تاهل من بود و اینکه حالا دیگر میدانستم نمیتوانند به این راحتیها به من نزدیک شوند و به همین دلیل در هر قرار سینمایی طوری به طرفم میفهماندم که متاهل هستم. اما چرا باید من و امثال من متحمل چنین دردهایی شویم؟»
در ادامه این گزارش آمده:«در بررسیهایی که بهعمل آوردیم، متوجه شدیم بیماران جنسی حوزه سینما فرآیند تست گرفتن را یکی از بهترین راهکارها برای شکار قربانیان خود میدانند. وقتی علت را از یکی از دستیاران کارگردان جویا شدیم، پاسخ داد: «عموما کسانی برای تست دادن میآیند که حاضرند تمام سدهای پیش روی خودشان را برای ورود به سینما کنار بزنند. آن کسانی که ساده هستند، میآیند و به گمان اینکه انتخابها، تماما بر مبنای شایستهسالاری است، تست را میدهند و میروند و منتظر نتیجه میمانند. آن زیرکترها میدانند که در این مسیر باید از پول، اندام و… هزینه کنند تا بتوانند خود را مقابل دوربین برسانند.البته من اینطور حدس میزنم افرادی که دنبال شکار در میان علاقهمندان هستند، به این نکته بهخوبی آگاهند که تمام آنها گمنام هستند و برفرض دهان باز کردن نمیتوانند یک جریان را به راه بیندازند، چون جریان عموما از طرف افراد مشهور ایجاد میشود.من حتی از همکارانم شنیدهام که یک کارگردان به قصد استفاده بازیگر در قالب نقش اول به او نزدیک شده و بهرهبرداریهای خود را از او بهعمل آورده و وقتی نوبت به فیلم رسیده، یک نقش فرعی به او داده و به همین راحتی زیرقول خودش زده و متاسفانه دست آن بازیگر ناشی هم به جایی بند نبوده است.»
یک کارگردان زن هم اعلام کرد که یکی از دوستانش، پس از آنکه دانشگاه را تمام میکند، برای تست به دفتر یکی از بازیگران مرد مراجعه میکند تا تست بدهد. آقای بازیگر که گویا از این خانم خوشش آمده در حضور دهها متقاضی تست دادن، در اتاق را میبندد و سعی میکند به این دختر نزدیک شود اما با هوشیاری او نقشهاش ناکام میماند و دختر میتواند از اتاق فرار کند.
یکی از سینماگران زن به ما اعلام کرد که در همین دهه ۹۰ از طریق یکی از دوستانش متوجه شده یک بازیگر آقا درتلاش است ضمن فیلمبرداری به او نزدیک شود و وقتی نتوانسته بهشکل مسالمتآمیز به خواستهاش برسد، در جلسات تمرینی که با یکدیگر داشتند با خشونتهای رفتاری و لجاجت در کار زمینه را بهسمتی میبرد که آن بازیگر به اهداف شیطانی او تن دهد. البته طبق گفته این سینماگر این اتفاق درنهایت با آگاهی کارگردان پروژه ختم به خیر شده