به گزارش CNN فارسی ، تحقیقات حاکی از آن است که این حوزه در مقایسه با دیگر حوزهها همچون علوم انسانی، ورزش، هنر و رسانه هنوز چندان پذیرای این افراد نیست که دلیل آن را میتوان در نهادینه شدن دوتایی مرد و زن، دگرجنسگرا محوری و تمرکز بیش از اندازه در کشف حقایق علمی و پرداخت کمتر به مسائل انسانی در یک محیط در خور جستجو کرد.پژوهشی که در دانشگاه ایالت کالیفرنیای آمریکا که حول آشکارسازی اقلیتهای جنسی در محیط کار انجام شده است، نشان میدهد که بیش از ۴۰ درصد این افراد فعال در این حوزه در محیط کار خود آشکار نبوده و همکاران آنان از گرایش جنسی یا هویت جنسیتی آنان مطلع نیستند. همچنین این تحقیق عنوان می کند که ۷۰ درصد افراد الجیبیتی گفتگو کردن درباره گرایش جنسی یا هویت جنسیتی خود در محیط کار را امری «غیر حرفهای» دانسته که به گفته پژوهشگران این تفکر برگرفته از به حاشیه رانده شدن آنها در حوزه علوم و مهندسی است؛ در صورتی که این امر برای افراد دگرجنسگرا و همانجنسیتی امری طبیعی و روزمره تلقی می شود. اما احتمال برونآیی (آشکارسازی) این افراد در محیط کاری که حضور زنان در آن پررنگتر است، بیشتر بوده است و این مساله بیانگر این نکته است که برابری جنسیتی و انعطاف پذیری برای حضور زنان در محل کار، نقش بسزایی در پذیرا بودن نسبت به هر دو قشر زنان همانجنسیتی- دگرجنسگرا و الجیبیتی ها دارد.
در پژوهش دیگری در انجمن فیزیک آمریکا، مقایسه ای از وضعیت مردان و زنان همجنسگرا و افراد با جنسیت خارج از دوگانه زن و مرد فعال در حوزه علمی فیزیک ارائه شده است که به ترتیب ۳۱درصد، ۴۴درصد و ۶۷درصد آنان تجربه اذیت و آزار و رفتار تبعیض آمیز در محل کار خود را داشتهاند. این فشارها به اندازهای است که بسیاری از آنان به فکر ترک محل کار یا تحصیل خود میافتند. همچنین در یک تحقیق دیگر که درباره اتمام دوره تحصیل و مقایسه آن بین دانشجویان دگرجنسگرا و همجنسگرا انجام شده است نشان میدهد در ازای هر ۱۰۰دانشجوی دگرجنسگرا، تنها ۹۰دانشجوی همجنسگرا موفق به اتمام دوره و دریافت مدرک دانشگاهی خود شدهاند.
این فشارها تا به اندازه ای در این حوزه پیش می رود که حتی افراد شاغل در آنها نیز، کمتر در آن باقی بمانند و زمینه های فعالیت دیگر را برای امرار معاش خود برگزینند.
تحقیق دیگری که به بررسی میزان رضایت افرادی که در این حوزه باقی می مانند و آشکارسازی کرده اند، پرداخته، گویای آنست که ۶۹ درصد این افراد احساس خوبی از آشکارسازی خود نداشته و محیط کار خود را پذیرای گرایش جنسی و هویت جنسیتی خارج از قالب های مرسوم نمی دانند.
طبیعتا فشارهای روانی روی اقلیتهای جنسی تمرکز آنان را از حوزه کاری خود گرفته و باعث می شود خلاقیت و ابتکار لازم را از دست بدهند و در کل بازدهی این افراد را پایین بیاورد. در نتیجه می توان اذعان داشت که محیط پذیرا زمینه لازم برای رشد این افراد را فراهم آورده و در نهایت مجموعه دانشگاهی، تحقیقاتی یا اداری دربرگیرنده آنان از توان حداکثری این قشر بهرمند می شود که در پی آن، فوایدش نصیب تمام اقشار جامعه خواهد شد.