به گزارش CNN فارسي ، شروع لیگ ملت های والیبال در هفته گذشته، برای والیبال ایران به منزله شروع دورانی جدید بود؛ دورانی که نقطه پایان نسل طلایی ایران را به دنبال داشت و آغاز راهی جدید بود.
والیبال در یک دهه گذشته به واسطه درخشش در تورنمنت های مختلف و نسلی طلایی که در اختیار داشت، به یکی از محبوب ترین ورزش ها در سطح کشور تبدیل شده بود که محبوبیت آن، گاهی تنه به تنه فوتبال هم می زد و تماشای مسابقات آن می توانست خواب از چشم طرفداران بگیرد.
با این وجود پس از رقابت های المپیک توکیو، مشخص بود که این ورزش در مسیر پوست اندازی قرار گرفته و به زودی شاهد پایان نسل طلایی و آغاز دوره ای جدید در این ورزش خواهیم بود.
شروع طلایی ها با ولاسکو
والیبال در یک دهه اخیر موفقترین ورزش تیمی کشور بود. از سال ۲۰۱۰ با وجود زیر ساختها، والیبال ایران پیشرفت و شگفتی قابل توجهای نسبت به والیبال سنتی قبل خود پیدا کرد در حالی که رو به والیبال مدرن آورد و فدراسیون والیبال ایران در صدد جذب مربی مطرح بود و در بین چهار گزینه خود خولیو ولاسکو، زوران گاییچ، آندرهآ آناستازی و سیلوانو پراندی، خولیو ولاسکو مربی مطرح آرژانتینی را جذب کرد و ولاسکو به ایران آمد و فدراسیون دارای برنامه ۶ ساله بلند مدت شد و از کاریهای اولیه ولاسکو، جذب بازیکنان جوان تر و تمرینات مدرن و جذب دستیاران جدید بود، ایران با ولاسکو در سال ۲۰۱۱ در اولین تورنمنت مهم خود پس از ۳۲ سال قهرمان والیبال قهرمانی آسیا شد.
پس از این مسابقات ایران از صعود به المپیک بازماند اما قطار درخشان والیبال متوقف نشد و ایران در گام بعدی در مسابقات انتخابی لیگ جهانی ۲۰۱۳ موفق شد در ۴ دیدار خود پیروز شود و جواز حضور در لیگ جهانی ۲۰۱۳ را کسب کرد و برای اولین بار در تاریخ به لیگ جهانی رفت. نقطه اوج تم ملی ایران با ستارگان در اوج همراه با خولیو ولاسکو در لیگ جهانی ۲۰۱۳ بود، ایران در گام اول به تیم ملی روسیه باخت و در دومین گام در دیدار اول مقابل تیم ملی صربستان میزبان قهرمان اروپا شکست را پذیرفت، اما در دومین دیدار مقابل صربستان که یکی از طولانیترین ماراتنهای لیگ جهانی بود
ایران صربستان قهرمان اروپا را ۳ بر ۲ شکست داد تا نخستین پیروزی خود را در این تورنمنت جشن بگیرند اما پیروزی بزرگ ایران در مودنا ایتالیا آغاز شد، تیم ملی ایران بزرگترین شگفتی را در لیگ جهانی به وجود آورد و با نتیجهٔ ۳–۱ تیم ملی ایتالیا دومین تیم پرافتخار لیگ جهانی و از برترین تیمهای جهان را با حضور پرشور تماشاگران ایرانی و ایتالیایی شکست داد تا این برد نقل هر رسانه معتبر شود، این پیروزی بازتاب بسیار گستردهای داشت و در آن زمان، باعث محبوبیت بالای والیبال شد.
همانطور که گفته شد، در دورهای که ولاسکو در بهترین زمان ممکن سرمربیگری تیم ملی والیبال را بر عهده گرفت این تیم توانست با نسل طلایی خود حضور در لیگ ملتها را تجربه کند و همینطور به قهرمانی در آسیا دست پیدا کند. پس از ولاسکو مربیانی همچون لوزانو، کواچ، کولاکوویچ و آلکنو هدایت تیم ملی والیبال را بر عهده گرفتند؛ اما هیچ یک از آنها نتوانستند جای ولاسکو را در تیم ملی پر کنند. در نهایت فدراسیون والیبال تصمیم گرفت برای المپیک توکیو از مربی صاحبنامی که حتی از ولاسکو هم مربی معتبرتری باشد استفاده کند و بر همین اساس پای آلکنو به والیبال ایران باز شد.
المپیک توکیو و نقطه پایان نسل طلایی
با روی کار آمدن الکنو، همه منتظر موفقیت ایران در المپیک توکیو بودند؛ تیم ملی والیبال که در المپیک ریو هم حضور داشت، در توکیو به تجربه مناسبی رسیده بود که انتظارات را از این تیم به سطحی بالا رسانده بود اما شرایط طور دیگری رقم خورد. نسل طلایی والیبال ایران نتوانست در ژاپن به موفقیتی برسد و نهایتا با حذف از المپیک، داستان آن ها در تیم ملی به پایان رسید تا والیبال ایران آماده ادامه مسیر با نسلی جدید شود.پس از این مسابقات هم زمزمه برنامه ریزی برای پوست اندازی شنیده شد و نهایتا فدراسیون والیبال، سکان هدایت بلندقامتان را به بهروز عطایی سپرد تا او این کشتی را به سرمنزل مقصود برساند. او در نخستین گام هم ایران را به قهرمانی آسیا رساند اما این تمام ماجرا نیست و عطایی برای تغییر نسل، راهی پر پیچ و خم در پیش دارد.
پوست اندازی با مربی ایرانی؛ مفید یا بی فایده؟
پس از قهرمانی در آسیا، اولین محک جدی تیم ایران در لیگ ملت های والیبال بود که از هفته گذشته سوت آغاز آن به صدا در آمده. با این وجود عملکرد ملی پوشان باعث شده تا از همین ابتدا، انتقادهای زیادی از وضعیت تیم شکل بگیرد. مطمئنا تیم ایران نیاز به یک پوست اندازی دارد و ستاره های جوان زیادی هستند که می توانند دوباره والیبال ایران را به روزهای خوب خود برگردانند؛ با این وجود، به نظر می رسد صرفا اکتفا به یک مربی ایرانی کافی نباشد و فدراسیون می توانست با الگوگیری از سیستمی که یک دهه قبل و با ولاسکو اجرا شد، باز هم کار را در اختیار یک مربی خارجی مناسب قرار می داد و در کنار او از مربیان ایرانی بهره می برد تا مسیر ساختن نسل جدید والیبال ایران، با سرعت و کیفیت بهتری پیش می رفت. هرچند بهروز عطایی در سال های اخیر موفقیت های مناسبی در والیبال ایران داشته اما این چالش سخت می تواند او را حسابی به دردسر بیندازد و باید دید او می تواند از این آزمون سربلند بیرون بیاید یا با جوانان نسل جدید نمره مردودی می گیرد؟