به گزارش CNN فارسی ، حتی اگر این تحولات در گستره جغرافیایی واحدی رخ نداده و ماهیت آنها متفاوت باشد. در چند روز گذشته، رسانههای بینالمللی دو خبر در پیوند با لبنان و افغانستان را در قالب خبرهای فوری به شکل گستردهای بازتاب دادند. این دو خبر، از روند بیهودهای پرده برمیدارد که از سالها پیش به این سو، همه را به خود مشغول کرده است.
خبر اول این است که «شبکه برق سراسری لبنان از ظهر روز شنبه گذشته کاملا قطع شد» و «بعید است تا چند روز آینده بتواند کار خود را از سرگیرد». این در حالی است که تلاشها برای تولید برق با استفاده از ذخایر نفتی ارتش لبنان جریان دارد، اما زمینه چنین اقدامی نیز به زودی فراهم نخواهد شد.
خبر دوم، مربوط به ملاقات وزیر امور خارجه طالبان با هیات آمریکایی در روزهای شنبه و یکشنبه گذشته در دوحه است. در این ملاقات، هیات افغانستان از ایالات متحده خواسته است که داراییهای مسدود شده بانک مرکزی افغانستان را آزاد کند. همچنین، یکی از مقامات طالبان اعلام کرد که واشنگتن قصد دارد واکسن کرونا به مردم افغانستان اهدا کند. البته محور اصلی صحبتهای هیات طالبان با مقامات آمریکایی را تلاش برای ادامه کمکهای بشردوستانه به افغانستان و «باز شدن صفحهای جدیدی» از روابط میان دو کشور، تشکیل میداد.
در خبر اول، در برابر کشوری قرار داریم که زمانی کانون فرهنگ و تمدن منطقه به شمار میرفت، اما سپس برخی مشکلات و نابسامانیها در آن پاگرفت تا در آخر جمهوری اسلامی ایران هم در آن مداخله کرد و شبهنظامیان حزبالله کنترل همه چیز را در دست گرفتند و چنان دست به اقدامات تروریستی و جنایتکارانه زدند که نه تنها لبنان را به بحران کشاندند، بلکه سراسر منطقه را با تهدید روبهرو کردند. جنایات حزبالله تنها منجر به ویرانی دولت و اقتصاد لبنان نشد، بلکه اقدامات تروریستی این سازمان و تلاش آن برای قاچاق مواد مخدر، عراق، سوریه، آفریقا، و آمریکای جنوبی را نیز دچار دشواری و آشفتگی کرد.
در نتیجه، حزبالله به دستور رژیم تهران، لبنان را به ویرانی و فروپاشی کشاند تا آن که در کشوری که ایران آن را جبهه مقدم مقاومت میداند و گویا قصد دارد از طریق آن اسرائیل را از نقشه جهان محو کند، برق به طور کامل قطع شد و لبنان در تاریکی کامل فرو رفت.
در مورد خبر افغانستان، کسانی را میبینیم که ادعای جهاد دارند و خود را «مجاهد» مینامند و چند دهه را به پناه دادن و حمایت از تروریستها تلف کردهاند، بدون آن که تغییر مثبتی در خود ایجاد کنند. سپس با شعار «امارات اسلامی»، بار دیگر به قدرت بازگشتهاند و در حال حاضر برای دریافت کمک دست به سوی آمریکا دراز کردهاند.
امروز امارت اسلامی پس از سالها «جهاد» که چیزی جز جنگهای داخلی، خشونت، تروریسم، و سرکوب مردم افغانستان نبود، میخواهد «صفحه جدیدی» با آمریکا باز کند و پس از آن همه جنگ و شعارهای دروغین، اکنون برای دریافت کمکهای بشردوستانه آمریکا با واشنگتن وارد بحث و گفتوگو میشود. طالبان سعی دارد موضوع آزادسازی داراییهای مسدود شده بانک مرکزی افغانستان و واکسن کرونا برای شهروندان افغانستان را با آمریکاییها مورد بحث و بررسی قرار دهد.
آیا فاجعهای بزرگتر از آنچه در لبنان و افغانستان میگذرد، وجود دارد؟ آیا دلیلی برای خشونتها، کشتارها و تلف کردن وقت و سرمایههای ملی و شخصی که «طالبان» و «حزبالله» به نام دین، جهاد و مقاومت انجام دادهاند، وجود دارد؟
ممکن است کسی بگوید که اگر ما به لبنان و افغانستان کمک میکردیم، اکنون دو کشور یادشده میتوانستند وضعیت بهتری داشته باشند؛ چنانچه همین امر در مورد «حماس» نیز مطرح میشود. اما واقعیت این است که هرگز چنین نمیشد، زیرا این گروهها هیچ توجهی به دولتسازی، تامین ثبات و امنیت، جلوگیری از خشونت و خونریزی، توسعه، آموزش و پرورش و حتی پذیرش کمترین مسئولیتهای یک نظام سیاسی ندارند. تنها دغدغه این گروهها رسیدن به قدرت و اجرای برنامههای مخرب آنها است و چنان فضای اختناق و وحشتی ایجاد میکنند که حتی فرزندان آنها نیز زندگی در سایه آن را نمیپذیرند و اگر ناگزیر به ادامه زندگی در آن وضعیت شوند، در دنیایی غیر از دنیایی که مردم جهان در آن زندگی میکنند، به سر خواهند برد.
بدین ترتیب، باید همگان از این واقعیت تلخ و ناگوار آگاه باشند تا دیگر فرصتی برای فتنهانگیزی و ستمگری از سوی این گروههای دهشتافکن، فراهم نشود.